Çilənir göyə , qanlı dalğalardan.

ღ ஜ ادبیات آذربایجان . بیاد مهدی عزیزکه با سهل انگاری یک پزشک. بی سواد وبی مسئولیت از پیش ما رفت.

برای آن می نویسم که روزی دلش مهربان بود. ﯾﻪ ﮐﻔﺶ ﺧﻮﺷﮕﻞ ﺩﯾﺪﻡ ﺭﻓﺘﻢ ﺗﻮ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﻗﯿﻤﺖ ﮐﺮﺩﻡ ﭘﻮﻝ ﻧﺪﺍﺷﺘﻢ ﺍﻭﻣﺪﻡ ﺑﯿﺮﻭﻥ! ﯾﻪ ﺫﺭﻩ ﺩﯾﮕﻪ ﮔﺸﺘﻢ ﯾﻪ ﮐﻔﺶ ﺧﻮﺷﮕﻞ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺩﯾﺪﻡ ﺭﻓﺘﻢ ﺗﻮ ﻗﯿﻤﺖ ﮐﺮﺩﻡ ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﻫﻪ ﯾﻪ ﺟﻮﺭ ﺑﺎ ﺗﺮﺣﻢ ﻧﮕﺎﻡ ﮐﺮﺩﻡ ﮔﻔﺖ ﺷﻤﺎ ﺑﭙﺴﻨﺪﯾﺪ ﺗﺨﻔﯿﻔﻢ ﻣﯿﺪﯾﻢ ﺩﯾﺪﻡ ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﻫﻪ ﭼﻘﺪﺭ ﻗﯿﺎفه ش ﺁﺷﻨﺎﺱ! ﯾﻪ ﺫﺭﻩ ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩﻡ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﺻﺎﺣﺐ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﻗﺒﻠﯿﻢ ﻫﻤﻮﻥ ﺑﻮﺩ! ﺑﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﺍﻭﻣﺪﻡ یهو ﺩﯾﺪﻡ ﻣﻐﺎﺯهه دوﺗﺎ ﺩﺭ ﺩﺍﺭﻩ ﮐﻔشه هم ﻫﻤﻮﻥ ﺑﻮﺩ. نوشته شده در دوشنبه بیست و سوم دی ۱۳۹۲ساعت توسط Armita. نوشته شده در چهارشنبه بیستم آذر ۱۳۹۲ساعت توسط Armita. دلم هوای دیروز را کرده.

کدردن بولود تک داها دولمورام. ایچیمده بیر میثقال درد ساخلامیشام.

اولین سحری دسپخت عزیز دل. خدایا جهنمت فرداست چراامروز می سوزیم. تا بی نهایت دنیا کنارم بمان. پارسا امپراطور كوچولوي مامان و بابا. هدیه امام رضا و خوشبختی دو شیعه. آقا و خانم سین و سین کوچولو! لحظه های من و تو. تک فرشته ی زندگی من. دل نوشته های مهربانو و عسلک.

جای پای نفست مانده به صحرای خیال ای فراسوی تجسم در دلم جا داری. دوستانی که مایل به دریافت منابع کنکور کارشناسی ارشد. چشم مخصوص تماشاست اگر بگذارند. و تماشاي تو زيباست اگر بگذارند. سند عقد مشاعي است همه مي دانند. عشق اما فقط از ماست اگر بگذارند. دل رنجيده من اينهمه بيهوده نگرد.