Date Range
Date Range
Date Range
بعضيها بيشتر از من و تو قدر شبهاي قدر را ميدانند. بهتر از این همسرم هرگز نباشد همسری. توی دعوا می زند فوری خودش را به کری. صبح چون از خانه بیرون می روم در دست من. می دهد یک لیستی گوید تو آن را می خری. می نویسید توی کاغذ هرچه می خواهد دلش. گر بپرسم با چه پولی من کنم اکنون خرید. او همین طوری دهد به من جوابی سرسری. گر بخواهم جنس قسطی از مغازه آورم. صاحبش گوید ندارم من حساب دفتری.
دوباره تو را گم کرده ام . میان آشفته بازار افکار مبهمم. توی کوچه های بی عبور پاییزی. را شانه های بی انتهایت. را منتظر نشسته ام . اين روزها انگار باد به گوش.
پ ر ا ز خ آلی. ن بای د ه رگ ز به م عج زه ا میدوار باشے. پ س ب هت ر ا ست روے ا ت فاق هآے واق عے ح ساب ک نے . ه ر آش غآل ے ا رز ش. و ق ت گ ذآش ت ט ن בاره. راهﮯ را که ما آمده ایم. ا ز ا بتدا ویرا. ت ا هیچ کس به اینجایﮯ که ما رسیدیم. تا 10 بیشت ر بلد نیس بشمره. را ثانیه به ثانیه محتاج م . ای ن روزه ا .
ف ری اد ب ے ص دا. میشود پشت سنگینی یک بغض . حرفهایت مانند سنگ میان گلوله برفیست! به نظر شوخی میکنی اما. امشب دلم هوای تو را کرده است. مشق هر شبم شده است. غبار تیره تسکینی بر حضور وهن.
خدایا تو این گرونی کی ازت توقع داشت. وقتی خدا از پشت دستهایش را روی. چشمانم گذاشت از لای انگشتانش. آنقدر محو دیدن دنیا شدم که فراموش. کردم منتظر است نامش را صدا کنم. کسی می آید از یک راه دور آهسته آهسته. شبی هم می کند زینجا عبور آهسته آهسته. غبار غربت از رخسار غمگین دور می سازد. و ما را می کند غرق سرور آهسته آهسته. دل دریایی ما را به دریا می برد روزی.
ذهن من خالیست از هر دغدغه. خالیست از فریادهای گنگ و نامفهوم. آسمان خالیست از ستاره های سرگردان. خانه ام خالیست بی تو! خالی ات تنهاییم را بیشتر کرد. بی تو هیچ پرنده ای پرواز نمیکند. بی تو دلها مرده است. پای در این خانه نباید گذاشت. خانه ای است که درد عشق نافرجامی را کشیده.
و من مخاطب تنهای بادهای جهانم. و رودهای جهان رمز پاک محو شدن را. و من مفسر گنجشکهای دره گنگم. و گوشواره عرفان نشان تبت را. برای گوش بی آذین دختران بنارس. کنار جاده سرنات شرح داده ام. به دوش من بگذار ای سرود صبح وداها. و ای تمام درختان زیت خاک فلسطین. در باغ بی برگی زادم. و در ثروت فقر غنی گشتم.
Please enter the sequence of characters in the field below.
My first visit was last October of 2009 and it was the most exciting, full of discoveries. And actually non of their dialects stopped me from exploring the Latin City, Marlon was very kind enough to stroll m.
Har du ein hage og eit bibliotek, har du alt -. Det er mangt som skal til når det kjem ein ny familiemedlem. Kvifor kaupe alt nytt når ein kan bruke det ein har - eller saume omatt. Gamle dynetrekk frå 70-talet vert som nye når dei berre vert klipte og sauma på nytt. Er det det vi kan kalle retro? Søndag 1.
Who said that London is a sterile urban wilderness? Just round the corner from where you and I live is a neglected allotment, some common land, a wood, a pond, a roadside verge a river bank. We do this practically by regular outings, by helping local schools explore their own environment, and by keeping photographic records of what we discover.