خوش امدی.زود نرو
OVERVIEW
TARANEH15.MIHANBLOG.COM RANKINGS
Date Range
Date Range
Date Range
LINKS TO BUSINESS
WHAT DOES TARANEH15.MIHANBLOG.COM LOOK LIKE?
TARANEH15.MIHANBLOG.COM HOST
SERVER OPERATING SYSTEM AND ENCODING
I diagnosed that this domain is using the nginx server.TITLE
خوش امدی.زود نروDESCRIPTION
در زمین عشقی نیست که زمینت نزند آسمان را دریاب! سه شنبه 21 شهریور 1391. من درد می کشم. تو اما . چشم هایت را ببند! سخت است بدانم می بینی و بی خیالی! سه شنبه 21 شهریور 1391. یك زن جوان در سالن فرودگاه منتظر پروازش بود.چون هنوز چند ساعت به پروازش مانده بودتصمیم. مرد آن بیسكوئیت را نصف كرد و نصفش را خورد .این دیگر خیلی پروئی می خواستاو حسابی عصبانی شده بود.در این هنگام بلندگوی فرودگاه اعلام كرد كه زمان سوار شدن به هواپیما است.زن وسایلش را جمع كردو با نگاهی تند ی كه به مرد انداخت از آن جا دور شد.CONTENT
This website taraneh15.mihanblog.com has the following on the homepage, "در زمین عشقی نیست که زمینت نزند آسمان را دریاب! سه شنبه 21 شهریور 1391." Our analyzers viewed that the webpage also said " چشم هایت را ببند! سخت است بدانم می بینی و بی خیالی! سه شنبه 21 شهریور 1391." The Website also said " یك زن جوان در سالن فرودگاه منتظر پروازش بود. چون هنوز چند ساعت به پروازش مانده بودتصمیم. مرد آن بیسكوئیت را نصف كرد و نصفش را خورد . این دیگر خیلی پروئی می خواستاو حسابی عصبانی شده بود. در این هنگام بلندگوی فرودگاه اعلام كرد كه زمان سوار شدن به هواپیما است. زن وسایلش را جمع كردو با نگاهی تند ی كه به مرد انداخت از آن جا دور شد."SUBSEQUENT DOMAINS
Bon voila ceci est mon blog. Jvai vou faire decouvrir ma passion. Desoler g un pti probleme de scaner je ne. Please enter the sequence of characters in the field below.
vεu Me Voir? 949;uh nÔn . TU PENSE BIEN ME CONNAITRE.
Oy! And who has time to mess with all the technical stuff when you have kiddos that need your attention? Well I will make this short for now, but wanted to post something.
Please enter the sequence of characters in the field below.
دلم برا همتون تنگ شده بود مخصوصا ۲تا آجیام زهرا جونم و پرنیان جونم. اما این مدت که نبودم اول از همه تیرماه امتحانات بود و من فارغ التحصیل شدم. بعدش ماه رمضان شد و بعدش هم دنبال کار و خلاصه یه سری دردسر. آقا من درکل دیگه هیچ انگیزه ای واسه زندگی ندارم روزام بیخودی تلف میشه. یعنی درس میخونم برا ارشد اما هیچی حالیم نمیشه بعدش هم همه دارند بهم گیر میدند و میگند بسه. قراره برم مسافرت یا مشهد یا کربلا اونم با مادربزرگم.