با عرض سلام خدمت شما دوستان و عزيزان خودم. هدفم از ايجاد اين وبلاگ بيان دلتنگيام با دوستان عزيزم هستش. شمعی به دم مرگ به پروانه چه گفت. سوخت پروانه ولی خوب جوابش را داد. پسر بودن یعنی برو چند تا نون بخر. پسر بودن یعنی هی شماره دادن و هی منتظر زنگ بودن. پسر بودن یعنی بد و بیراه گفتن به دخترایی که تحویلشون نمی گیرن.

حرف هایی است برای نگفتن و ارزش عمیق هرکس به حرف هایی است که برای نگفتن دارد. این چند وخته نبودشو بیشتر از هر وخته دیگه ای احساس کردم. میگن کهنه نمی شه تولدت مبارک. تو این روز طلایی تو اومدی به دنیا. وجود پاکت اومد تو جمع خلوت ما. تو تقویما نوشتیم تو این ماه و تو این روز. از اسمون فرستاد خدا یه ماه زیبا. یکی به نیت تو یکی از طرف من. الهی که هزارسال همین جشنو بگیریم.

به یاد آرزوهایم سکوتی میکنم بالاتر از فریاد! شب آمد روزگار دل تمام است. محتاج سخن گفتن با تو نیستم. زندگی بی تو هم ادامه دارد. لحظه های دور از هم. دختری سوار بر بال ها. پرسه در زیر چتر مهتاب. یاد بگیر و زندگی کن. از ته دل دوست دارم.

باید گریه ام را روی بی کسی هایم تنظیم کنم. بالاخره بعد از 100سال آپیدم! ولی این آپم با بقیه آپ هام فرق میکنه. اومدم بهتون خبر بدم که یه وبلاگ جدید ساختم. شاید یه مدت دیگه این وبلاگ رو حذف کنم.

به هر حال یک انسان اگر یک کتاب هم نباشد یک کلمه است. یکشنبه بیست و ششم آذر 1391. اگر به خانهی من آمدی برایم مداد بیاور. میخواهم روی چهرهام خط بکشم. تا به جرم زیبایی در قفس نیفتم. یک ضربدر هم روی قلبم. تا به هوس هم نیفتم! یک مداد پاک کن بده برای محو لبها. تا تمام غرایز زنانه را از ریشه درآورم شخم بزنم وجودم را . سرم هوایی بخورد و بیواسطه روسری کمی بیاندیشم! اینگونه فریادم بی صداتر است! تا در غذا بریزم.

しѺ 乇 しѺ 乇 しѺ 乇. گ فتﮧ بود م که ا گ ر بوسﮧ د هے ت وبﮧ ک ن م ب عد ا ز این بوسﮧ دگر هیچ گناهے ن ک نم بوسﮧ دآدے چ و ل ب م ا ز ل ب ت و تآ ب رخآست ت وبﮧ ک رد م که دگر ت وبﮧ ے بیجآ ن کن م. حتی اگر گواهی پزشکی هم بیاوری. همان غیبت غیر موجه است برای دل من! هنوز هم صدقه هایم به نیت سلامتی توست. تا می تونی خوب نگاش کن .

مرا آنطور که هستم بخواه . نه آنطور که رویاهایت میخواهند .