به نام عشق زيباترين خطاي انسان. آخه بزرگ شدم یعنی بزرگ شدیم هم من هم نیما سختیا بزرگمون کرد اما عین ی کوه قوی بودیم و صبر کردیم تا به امروز رسیدیم. بخدا دلم در اومده براتون.

اگه نظرندی الهی کچل شی . تا شقایق هست زندگی باید کرد . می خواستم بگم که دیگه تواین وبم مطلب نمیذارم. و می تونید ازاین به بعد به وب دیگرم دربلاگفا سربزنید. ودوستانی که منرا لینک کرده اند اسم لینک را به - رهگذر. بدو بدو کلیک کن و نظربده وتبادل لینک کن. نوشته شده در تاریخ تعداد. گفتم نرو پرپر مى شم. گفتى مى خوام رها باشم. گفتى م ى خوام تنها باشم.

این وبلاگ واسه دل خودمه موضوع خاصی نداره , یه نظر سنجی هم هست که ممنون میشم شرکت کنید. هر وبلاگی رو هم که خوششون نیاد خودسرانه حذفش میکنن! اینا کین دیگه بابا. 10 درس شگفتانگيز از زندگي انيشتين.

در این دنیا که نامردان عصا از کور می دزدند من از خوش باوری اینجا محبت آرزو کردم. کارای مدرن رو بیشتر دوس دارم. عشق من رنگ و روغن. اینم نصفه کاره اس ولی خب میشه حدس زد چیه. میدونم اصلا خوب نشده ولی گیر ندین دیگه! تنها کشیم بدون رفتن ب کلاس آموزشی و کمک از کسی. این اولین تابلویی هست که کشیدم.

و چه وحشیانه رختم را دریدی. و من چه عاشقانه دست بر هوسهایت کشیدم. اما کاش میفهمیدی که زن. و تسلیم نمی کند رویاهای عریانیش را. به هر حال آنها را ببخش. به هر حال تو موفق باش. به هر حال راستگو و درستکار باش.

حوالی این گور کسی نیست! سلام به همه دوستان. این پست هم مثل پستهای قبل غمناکه . دستهای من عادت کردند به غمگین نوشتن . برای همه دوستان آرزوی بهترینها را دارم. پشت پنجره ای غبار گرفته استاده ام! ولی افسوس آزاده هم آزادم نکرد. این سلول انفرادی را دوست دارم. مرا آتش بزن در برت. حوالی این گور کسی نیست. امروز تصویر خسته میون یک قابم.

تا زمانی که دندان دارید لبخند بزنید! عمیقا شرمنده خدا میشم وقتی بعد از مدتها نمازی میخونم که فقط میخوام در اخر چیزی ازش طلب کنم, وشرمنده تر وقتی میبینم هیچوقت بهم نه نمیگه, خواستم حداقل اینجا ازش ی تشکری بکنم, خدایا عاشقتم. دیگر هیچ مردی به هوایت سر به بیابان نمیذارد.

زندگی صحنه ی جاوید هنرمندی ماست. هرکسی نغمه ای خواندو و از صحنه رود. وانمود کردم به همه که خیلی سخت نبود غمت رفتنو دل بریدنت. وانمود کردم به همه که دیگه اشتیاقی نیست واسه دوباره دیدنت. یه جور نشون دادم که نه یه اتفاق عادی بود. همون دوتا درد دلم واسه خودش زیادی بود.

چه خوش صید دلم کردی بنازم چشم مستت را که کس آهوی وحشی را ازین خوشتر نمی گیرد. و امشب را فقط امشب. برای خاطر آن لحظه های درد. که من امشب برای حرمت عشقی. برایت قصه ها دارم .