نه آن کسی که رفته. و نه آن کسی که مانده از انتظار. دلم می خواست در عصر دیگری دوستت می داشتم. عطر یاس و عطر آزادی. در عصر شمع دوست می داشتم. و باد بزن های اسپانیایی. و پیراهن های تافته ی رنگارنگ. ماشین های فراری و شلوارهای جین. می خواست تو را در عصر دیگری می دیدم.

ღ ღلحظه های بارانی ღ ღ. طوری رفتار کن که اطمینان حاصل کند. زن های دیگر برایت مهم نیستند! وقتی با نگرانی مسیر نگاهت را دنبال می کند. من فقط تو را می بینم. بابت تاخیر خیلی طولانیم معذرت میخوام.

آن سفر کرده که صد قافله دل همره اوست هرکجا هست خدایا به سلامت دارش. وقتی کسی نیست که بهش فکر کنی. چون در آن کسی هست که به تو می اندیشد. هر پرهیزکاری گذشته ای دارد. اینکه مردم نشناسند ترا غربت نیست.

سبز و آبی و کبود. با بنفشه ها نشسته ام. سر نهاده روی شانه های یکدگر. گیسوان خیس شان به دست باد. چهره ها نهفته در پناه سایه های شرم. رنگ ها شکفته در زلال عطرهای گرم. می ترواد از سکوت دلپذیرشان. مخمل نگاه این بنفشه ها. می برد مرا سبک تر از نسیم. تا بنفشه زار چشم تو که رسته در کنار هم. زرد و نیلی و بنفش. سبز و آبی و کبود. با همان ترانه ها و عطرها. بهترین هر چه بود و هست. بهترین هر چه هست و بود. در بنفشه زار چشم تو.

اینجا چیزای ترسناک مثه زامبیا هستن. از بقیه قبرایی ک کندمم بازدید کن. خب دیگه خیلی زر زدمممم. کسی ک اومدی تو وبلاگ ی زامبی. اینو ی زامبی داره بت میگه.

تماشاچی هافرار می کنند چون عادت دارند به میل آنها بازی کنیم. عاشقانه هایم دست پخت زندگی خودم است. در بسته بندی های آماده عشق های امروزه نمی گنجد. بوی تلخ عطر مردانه حسی را برایم تازه نمی کند. در عوض بوی غریب دانه های کاج. یک لحظه صبر کن ببینم. من هم هنوز پاهایم روی زمین است. هیچ رویایی هم در کار نیست. قبلا فکر می کردم معجزه یعنی.