این فصل را با من بخوان باقی فسانه است. سلام ساحل جان خیلی ناراحت شدم. ایشالا هرچی خاک ایشون بقای عمر شما باشه. من شمارتو ندارم واسم بفرس لطفا. هووووووووووف اصلا نمیدونم چی بگم. اﻣﺴﺎﻟﺖ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺗﮑﻪ ﻫﺎﯼ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺳﺎﻝ ﻗﺒﻞ ﺷﺮﻭﻉ ﻧﮑﻦ. ﺍﻣﺴﺎﻝ ﺳﺎﻝ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺍﺳﺖ ﺍﻣﺴﺎﻝ ﺭﺍ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺣﺲ ﺧﻮﺏ ﮐﻦ.

من رد بوی تو را می بوسم. وی در نقاشی و مجسمه سازی نیز دستی دارد. دیپلم افتخار سردبیر انجمن بینالمللی شعر در آمریکا ۲۰۰۲ شاعر برگزیده توسط سایت poetry. 3, شاعر برگزیده سایت ۲۰۰۳.

شعبه ی 1 این وبلاگ زیر نظر دوسته خوبم صابره هستش. قبل هرچیز این متن و بخوانید. من پانی مدیر وبلاگ هستم. این وبلاگ تبدیل شد به وبلاگ کافه هواداران شاهرخ استخری شعبه ۲. شعبه ۱ این وبلاگ و صابره جوون اداره میکنه. اگه دیدید که نظرات پست های قبل با موضوع همخوانی ندارد به این دلیله چون. من قبلا موضوع وبلاگم گالری عکس بوده بههمین دلیل من پست ها را عوض کردم. ولی نظرات سر جای خودشون هست. بیوگرافی کامل شاهرخ استخری در ادامه مطلب. سلام به همه دوستای گلم. دلم خیلی براتون تنگ شده.

یه یه هفته ای داداشم اینا اومدن تبریز. پریروز تصمیم گرفتن برن و ما بردیمشون فرودگاه. داداشم فقط کارت ملی خودشو آورده بود. مال بچه ها و زنداداشم نبود. اینو که یه عاق پسری بود فهمید یه عاقای دیگه رو صدا کرد که بیا. یه مردی اومد اعصاب نداااااااااااااااار. ینی از یه فرسنگی میزد آدمو. اومد جریانو فهمید و خیلی با بی احترامی گفت که تو خودتم نمیاوردی دیگه. در صورتی که از مشهد همینجوری اومده بودن. بعد این وسط بیا به این حالی کن که کیا میخوان برن.

من الان دیگ یه دانش اموزکنکوری هستم وبایددرسام روبخونم. واس همین وقت زیادی ندارم که بیام ومطلب بنویسم وبراتون نظربزارم. ممنون که همیشه کنارم بودین وبانظراتتون خوشحالم کردین.

در پس هر گریه آخر خنده ایست. یک ماه غیبت مزخرفی بود. بخوام خلاصه اش کنم اینکه کلی مشکلات مالی و. و نه تنها درس نخوندم. بلکه تمرکز درست حسابی نداشتم. رابطه مون خوبه خدا رو شکر. فقط پست گذاشتم که نگران نشین دوستای خوبم. مرسی بابت این همه کامنتهای مهربونتون. و إ ن ی ک اد ال ذ ین ک ف ر وا ل ی ز ل ق ون ک. س م ع وا الذ ک ر و ی ق ول ون.

سگ چشام پاچﮧ خیلیارو گرفتﮧ . تابیاد ی چیزی بگ ه. عزیزم خب منم دوست دارم. برگی دیگر از دفتر روزگار ورق خورد.

تنهاییم را با کسی قسمت نمی کنم که روزی تنهایم بگذارد . روح خداست که در من دمیده شده و احساس نام گرفته . دستهایم بالین کودک فردایم خواهد شد . بی حرمتش نمی کنم و به هر کس نمی سپارمش . باران بی وقفه این روزها هوای عاشقی به سرم می اندازد . سودای دلم قسمت هر بی سر و پا نیست .

در سرزمين من هرچه را كه نمي فهمند مسخره مي كنند. با پاکت سیگار خود آتش به دنیا می زنم,من زاده ی دیوانه ی یک روز تلخ بهمنم. در گیر و دار رفتن از یاد بهاران پ ر شده. از آتش فصل خزان این جسم همچون آهنم ,می سوزم و می سوزد این دنیا به دستانم ولی,چون آفتاب صبح غم. در چشمآن سیاهش پنهآن درآمیخته. یک فنجآن قهوه و یک. گآهی ک همه چیز به اینجآ. هآی پی در پی در انتظآرت. گآهی همه چیز با مرگ با یک تیغ ختم نمیشود ! درونت قلبت را از.