Date Range
Date Range
Date Range
من به دیدار خدا رفتم در آن سر عشق. باران رحمت خدا هميشه مي بارد. از دوستانی که به نوعی باعث رنجششون شدم معذرت میخوام. در تمام 5 سال فعالیتم سعی کردم این رو بگم که.
بر درش کوفته اند نوشتاری. به محض شروع حرکت قطار پسر ٢۵ ساله که کنار پنجره نشسته بود پر از شور.
مبارک! آن شب به خانه نیامد. حتی با دستهای خسته و دل شکسته نیامد. حتی سر به زیر و شرم زده نیامد. امسال دیگر سر سفره هفت سین ما نیست. سفره ای که هیچ وقت پهن نشد . امسال دیگر نیست تا زیر لب دعا کند. م رد م رد! از این به بعد مادر. میتوانی تا هر وقت که میخواهی با بچه هایت اینجا بمانی. دارد رخت و لباس هایمان را جمع میکند. پر است از غصه و حیا. باید برویم جایی که آدم ها آدم باشند.
سند عشق یه دختر بی ریا. سلام به همه اونایی که دوسشون دارم ودلم براشون تنگه. ساال 93 رو به همتون تبریک میگم. باورم نمیشد به زور ادرس وبم یادم بیاد. بچه ها اگه منو یادتون میاد ازتون میخوام برام خیلی دعا کنید خیلی گرفتارم. چشمانت را از درون بازگير.
از همه چی از همه جا. سریال نامبر برنامه ها و بازی ها. معرفی و مقایسه بازی ها. ساعت و تقویم برای سایت شما. مطالب جذاب و خواندنی از سراسر دنیا. محل درج آگهی و تبلیغات. نوشته شده در تاريخ یکشنبه بیست و پنجم فروردین 1392 توسط علیرضا. اما ما که هم سن نیستیم ! .
سلام به دوستانی که لطف می کنند و سری به وبلاگ خاک گرفته من می زنند. امروز ۱۳ رجب و روز تولد مولا علی علیه السلام بود . روزی که به نام پدر نامگذاری شده . می خوام بگم قدر پدرها و مادرهاتون رو بدونین . شاید فقط اونهایی که مثل من این نعمت های بزرگ خدا رو از دست دادن می فهمند که چقدر با ارزشند چون آدم تا وقتی نعمتی رو داره قدر و ارزشش رو نمی دونه . پدرم رو ۸ سال پیش از دست دادم اما هنوز به نبودنش عادت نکردم . هنوز جای خالیش توی زندگیم احساس میشه . هنوز خیلی وقت ها احساس بی پناهی و تنهایی می کنم و .
همان طور که شاپرک ها نمي توانند دشت آبي اسمان را از ياد ببرند من هم چشمان زيبايت را نمي توانم فراموش کنم .
همه و همه جسارت به این کودک به ظاهر بزرگت میدهد. نه تنها یک روز که همه روزها متعلق به توست. روزهای با هم بودنمان مبارک. خدا رو شاکرم یکسال است کنارمان نفس میکشی و با حضور زندگی بخشت امید برایمان آوردی.
Tuesday, March 06, 2007. tja was sollen wir sagen. natürlich beglückwünschen wir montags herzlich zu seinem aufstieg und lassen uns für unser mitwirken herzlich danken. Monday, February 26, 2007. Die illis bitten spät aber doch zum tanz. spontan leben wir und spontan wird getanzt und zwar. Thursday, January 11, 2007.
Fermer les yeux, Prendre un nouveau départ, Et apprendre à rêver. Il était une fois,. Abonne-toi à mon blog! Médie à assez duré mes amis. Le temps des rêveries est terminé. Face à la réalité maintenant. Ne regardez pas en arrière et. Pas sur le passé,. Car il est passé et ne vOus en faites pas pOur le futur.
Ces plaisirs violents ont des fins violentes; Dans leurs excès ils meurent tel la poudre et le feu, Que leur baiser consume. Je me fou du monde entiers, une évidence que je ne peux plus nier . Et son absence remplit mon horizon.
9986; - - - - - - - - - - - -. Yεεp ; 0ssιιι! Pσl.