نمی دانم نمی دانم نمی دانم. زدست خویش هم دلخونم امشب. مرا با غم رها کرد. دلم را از همه عالم جدا کرد. ببین لیلی که من لبریز آهم. دل از کف داده ام گم کرده راهم. اگر آهی کشم از این دل تنگ. زاشکم خون چکد با این دل سنگ. دلم فرهاد شد از هجر رویت. چو مجنون محو شد در خاک کویت. آنجا میان پنجره ها ایستاده بود. مردی که مثل آینه ها صاف و ساده بود. افسانه ای که رو به تباهی نهاده بود. توان آن در من نیست.

ღ ღ شعر شبستان ღ ღ. ๑ ๑ باطنم اظهار عجز میكند كه ظاهر دستی بگیرد ولی اثر نمیكند تا درون اخر بمیرد ๑ ๑. ظ شاعر! میخوام سر به دیوار بزنم. میخوام سر به دیوار بزنم مسته مست. ش ر شم بلكه كمی راستگو .

مثل دفترهای کاهی بودیم! هر کداممان را که میکندند. بیرون میزد از زندگی! حالا سیمی مان کرده اند! کک مان هم نمیگزد. پر از نجابت عشق! پر از دوست داشتن شده ام! چقدر این روزها به دلم میچسبد. لعنت خدا به آن چشمانت. چشم هایم را میبندم! چشم هایم را میبندم! را که لمس میکنی. چشم هایم را میبندم! چشم هایم را میبندم! هزاربار پاکی اش را لغزش میکند.

وب شخصی یک پرستار طراح سایت. آیا میدانید تاکنون بیش از 10 کلیپ برای مراسمات رسمی با بهترین کیفیت توسط سایت ساخته شده است. آیا میدانید هم اکنون بیش از 12 سایت توسط گروه پشتیبانی میشود که سایت دانشکده پرستاری شهید بهشتی از این دست میباشد. ساخت گرافیکی و کارت پستال. طراحی منحصر بفرد کارت پستال و تبلیغات سطح شهر. جهت سفارشات از طریق فرم سمت راست سایت اقدام نمایید.

امیرکبیر قرن21 ایران سید محمد خاتمی. امیدم به یه روز خوب. اکنون آمده ام تا دستهایت را.

آنچه در درون ما می گذرد. عقلش را زنده کرد و نفس خویش را کشت , تا آنجا که جسمش لاغر ,و خشونت اخلاقش به نرمی گرایید . بدرود رفیق روزهای بی قراری ام. قصه ی مرغان و کوه قاف را. قصه ی رفتن و آن هفت وادی صعب را . باران خوبی باریده بود و مردم دهکد.