سکوتی عمیق برپهنای وسیع شب. گویی سالهاست که زمان اینجا مرده است. سالهاست که میان خستگی های روح وتن. شرمسار نگاه های بی پایان دل گشته ام. آنجا که زبان ها یکباره به فریادی خام دعوت می شوند. این سکوت ناتمام دلواپسی های توست. که زخم پنهان دلم را مرحمیست. تشنه سلام دادن وپاسخ شنیدن. از لابه لای ابرها و تکه های آسمان.

باید بگویم هنوز دلم برایت تنگ است و من برای آمدنت به دریچه به امید می نگرم. حتی ادمک های خیالی قصه ما هم لنگ میزند نگاهشان. بگذار سرنوشت ما را همان آدمک های قصه هایمان رقم بزنند. سخن کو تاه خواهم کرد.

خانوم تو رو خدا ازم یه فال بخر. فال های من همیشه درست در می یان. حسین خانوم فال های من ارزونه. تو رو خدا یه فال ازم بخر. ای قوم به حج رفته کجایید! ای قوم به حج.

سر لوحه ي عالم معاني عشق است. سر بيت قصيده جواني عشق است. اي آنكه خبر نداري از عالم عشق. اين نكته بدان كه زندگاني عشق است. عزيزي داشيم اسطوره تمام خوبي ها پدري مهربان همسري دلسوز و براي من پدر شوهري عزيز. كه نبودنش را نميتوانيم درك كنيم او يك ماه است كنار ما نيست. اين شعريست كه او دست ميداشت. هر شب به يادش اين شعر را با خود ميخوانم. برايش فاتحه اي بخوانيد نثار روح پاكش كنيد اگر شما هم او را ميشناختيد عاشقش ميشديد.

قالیباف فرمانده عملیات مهار طغیان کن. با شور و حماسه و نوید آمده است. با دولت تدبیر و امید آمده است. لعنت به هر انکه زد به هرجا قفلی. احسن به حسن که با کلید امده است. تو این حال و هوا. دقیقا وسط این امتحانای لعنتی. دلتنگی تو رو کم داشتم. که خوشبختانه اونم اومد وسط این همه ماجرا.