واسه تعطیلات برگشته ایران .

REMEMBER US FOR WE TOO HAVE LIVED, LOVED AND LAUGHED. جایش را پر نخواهد کرد. الان که دارم این پست رو مینویسم سه هفته پراسترس رو گذروندم. سه هفته پر از اتفاقای بد و خوب. بداشو نمی گم اما خوبش تولدم بود. الان دیگه مثه بچه گیا بعد از تولدم نمی گم یه سال بزرگتر شدم بلکه می گم یه سال پیرتر شدم. فرصت های گریزنده را چون قاصدک ها بر دست باد نشاندیم. ما در خفا خانه های ضمیر خویش چیزی را پنهان نگه داشتیم.

تاریخ چهارشنبه دهم آبان 1391. این را برای تو میگویم. تا زنده ای در برابر کسی که به خودت. تاریخ جمعه هفدهم شهریور 1391. ش هر ر م ضان ش هر الل ه ع ز و ج ل و ه و ش هر ي ضاع ف الل ه فيه الح س نات و ي محو فيه الس ي ئات و ه و ش هر الب ر ك ة. تاریخ شنبه سی و یکم تیر 1391. خوشا رها کردن و رفتن. خوشا اگر نه رها زیستن. اگر مال من نشدي! .

این پست و نه رمز دار میزارم نه چیزی خیلی رک حرفمو میزنم! اول قبل از اینکه شروع کنم از سعید ساکت تشکر و یه عذرخواهی میکنم ازت ممنونم! فکر کنم همتون از ازدواج آقای محمد پروین با خبر شدین کاری به ایشون نداریم خوشبخت بشه و اما. زمانی که من این موضوع و فهمیدم تا حدود یک ماه پیش همش کارم گریه بود کلا زندگی واسم معنی نداشت. و اما مصاحبه ای از محمد پروین خوندم که فه.