Date Range
Date Range
Date Range
حریم من حرمت دارد . باید لایق باشی تا دعوت شوی.
پس غم وغصه رو فراموش کن. ای جونم ببین چجوری نیگا میکنههه! وای دلم نی نی خواست! خدایی دلم واسه پسراسوخت! یعنی این خلاقیت آقایون تو حلق بنده. بینی عملی! یه خرده واسه گفتنش دیره ولی خب بازم گرونه دیگه! داداش ماداشا. خبرشهردارجدید ساری رو کرده گلستون! ترم دوم یه دختره اومد مدرسمون.
Khodaya hishki ro varede zendegim nakon dg. ب گ ند ک شیده.
دلم بالکنی می خواهد رو به شهر. و کمی باد خنک و تاریکی. و سکوتی که در آن دو نگاه گره خورده باشد. دلم یک من می خواهد برای تو. و یک تو تا ابد برای من.
دلم مست و لبم مست و سرم مست. بخون ای دل که صبرم رفته از دست. بخون ای دل محرم اومد از راه. بخون اجر تو با عباس بی دست . ظ توسط زی زی نظرات . گاهی دیدن یک عکس دو نفره تو رو یاد اون نمی ندازه! تورو یاد خودت می ندازه . دلم واسه خودم تنگه .
اما اونے کہ میخنده هزار تا! اونے کہ میخنده هزار تا درد داره. ولے اونے که گریه میکنه. بہ هزار تا از دردهاش خندیده ,. اما جلوے یکیشون بدجورے کم آورده. چهارشنبه بیست و سوم اسفند 1391. دوست دارم که تو خوشبخت شوی . و من از آن طرف کوچه . شاهد این شب باشم . واقعا شیرین است مرگ . آن هم در شب خوشبختی تو . گفتم کامنتارو دیر به دیر تایید میکنم. دیگه کسیو لینک نمیکنم درخواست ندین لطفا.
وقتی پرنده ای زنده است مورچه ها را می خورند. وقتی می میرد مورچه ها او را می خورند. یک درخت میلیون ها چوب کبریت را می سازد اما. وقتی زمانش برسد فقط یک چوب کبریت. برای سوزاندن میلیو نها درخت کافی است. زمانه و شرایط در هر موقعی می تواند تغییر کند. اما یادتان باشد زمان از شما قدرتمندتر است. پس خوب باشیم و خوبی کنیم که دنیا جز خوبی را بر نمی تابد. خوب باشیم و خوبی کنیم.
شبی از همین شب ها . میبینم اینکه قاصدکان بی خبر ترند. بیهوده نیست کاین همه انسان معطلند. می آید آن دمی که جهان بی هنر شود. گالها ز ترس بوی تعفن معطرند. که نمیگیرم از صدای تو سوز. که گوش من عادت نکرده است. به این سرایش پر محتوای پر بداهه هنوز. تا به تمام برگ درختان سفر کنی. که بریزی به روی خاک. که نجوای فرودستها شنیدنی است. نگاه می کنی به من. به من که خسته تر ز تو به تو نگاه میکنم.
شبیه خوانی روستای یانس آباد. وب سایت رسمی شبیه خوانی روستای یانس آباد قزوین. ارسال پیامک به بازدیدکنندگان سایت.
أنا إمرأة تعيد تشكيل الماضي وترسم صورة جديدة بدونه للمستقبل وتستعيد ما فقدت من نفسها سريعا . عجبي على الدنيا بها الممثلون الحقيقيون والزائفون وقد تتعجب ممكن يتقن فنه جيدا حتى تصدقه لتكتشف في النهاية أنه مجرد دور ثانوي ودقائق وتنتهي المسرحية وتسقط الاقنعة ويسدل الستار.
شعر و ادبیات شهرستان جاجرم. دلم می گیرد از تنهایی و درد. مگر می شد تو را بر نیزه ها دید. امان از تیشه ها و ریشه ها. دشمن آدم خوب و رفیق آدم بدا شن.