هایکوها و هاشورهای صدیقه اسلامی
OVERVIEW
SEDIGHEHESLAMI.MIHANBLOG.COM RANKINGS
Date Range
Date Range
Date Range
LINKS TO BUSINESS
3 دوبیتی تقدیم به زنان ودختران سرزمینم. به دنیایی که آزادی پسندند. به نهی از منکرت ,دردا بخندند. دریدی چهره ام را با اسیدی. به جز دردم ,تو بی وجدان خریدی. جهنم یا بهشتش کس ندیده! من آن راهی روم که می پسندم. ساعت 4 بعد از ظهر توسط حوری ابوکاظمی. پر زده ام به کوی دوست.
WHAT DOES SEDIGHEHESLAMI.MIHANBLOG.COM LOOK LIKE?
SEDIGHEHESLAMI.MIHANBLOG.COM HOST
BOOKMARK ICON
SERVER OPERATING SYSTEM AND ENCODING
I diagnosed that this domain is using the nginx server.TITLE
هایکوها و هاشورهای صدیقه اسلامیDESCRIPTION
هایکوها و هاشورهای صدیقه اسلامی. دوشنبه 23 اسفند 1389. بوی زیتون می آید. دلم هوس سیب میکند. دوشنبه 23 اسفند 1389. امان از دست دل. که کار دستم داد. و کارد را دست تو. دوشنبه 23 اسفند 1389. بعد از خودسوزی جنگل. و بادخاکستر درختها را. با خود می برد. دوشنبه 23 اسفند 1389. دلم به سرش زده. نبض احساسات مرا بگیرد. دوشنبه 23 اسفند 1389. زندگی را به سوگ نشسته ایم. به سوی مرگ لبخند می زند. دوشنبه 23 اسفند 1389. دوشنبه 23 اسفند 1389. دوشنبه 23 اسفند 1389. دوشنبه 23 اسفند 1389. دوشنبه 23 اسفند 1389. بازدید این ماه .CONTENT
This website sedigheheslami.mihanblog.com has the following on the homepage, "و کارد را دست تو." Our analyzers viewed that the webpage also said " زندگی را به سوگ نشسته ایم." The Website also said " به سوی مرگ لبخند می زند."SUBSEQUENT DOMAINS
EmlooOx MoOGHAM Dar MoreTe Shayad Yeki aX GhadimiTarin ZoOJhaye YahoOo Sohbat. 2Taie Ke VOoXE man Khili Axixan Va Shayad Vaxe Khili az ShOOmahaw. MidoNAmM Ke KhiliHatOooN Khili XiYaT dOoxejoOOn DariT. Shayad KhiliHatoOon Ta hala MoOotebaje ShoOTe Bashid KiOO miGam. OoON 2Ta Kasi Nixtan JoOOx. In xOoje KhojBakht 3 SalOoO 9 Mahe Ke be So. AlBate BigamA Na Tanha ToOO YahoOo Balke BirOoON Yahoo Ham Bahamand.
و درخت شاهد باران عشقم. با ترانه باد می خواند. دستم گم کرده راهش را. بی جهت در جیبم می خزد. بار غمی به دوش دارم. زیر پاهایم صدای خش خش رنج پاییز را میشنوم. و اشک هایم را پشت سر می گذارم. در بدنم جریان دارد حضورش. اما با چشمم چیزی جز فاصله نیست. با هق هقم دیگر نواختنی نیست. هوا سرد است تنها میگریم. به یاد شبی که با او خندیدم. آه من در کنار او و حضورش. و عطر نابش را بوییدم.
به هر حال یک انسان اگر یک کتاب هم نباشد یک کلمه است. یکشنبه بیست و ششم آذر 1391. اگر به خانهی من آمدی برایم مداد بیاور. میخواهم روی چهرهام خط بکشم. تا به جرم زیبایی در قفس نیفتم. یک ضربدر هم روی قلبم. تا به هوس هم نیفتم! یک مداد پاک کن بده برای محو لبها. تا تمام غرایز زنانه را از ریشه درآورم شخم بزنم وجودم را . سرم هوایی بخورد و بیواسطه روسری کمی بیاندیشم! اینگونه فریادم بی صداتر است! تا در غذا بریزم.