Domingo, 27 de febrero de 2011. Imágenes de plantillas de luoman. Con la tecnología de Blogger.

11 پس از چند ماه. مث شیر مادر! عجب مثالی زدم دمم گرم! خلاصه اینکه باید همیشه جایی رو داشت واسه نوشتن و خونده شدن.

وااااااااااااااااای چه وضعی داره این وبلاگ. دیگه از چهارراه جووووووووووونی به بن بست رسیده. چه روزایی که زندگی من رادیو بود. نمی دونم چی شده . مهم اینه که من با رادیو کلی دوست باوفا پیدا کردم. همه اونایی که تو این مدت با این که من نبودم اما منو تنها نذاشتن و سری به این وب متروکه زدن. بودن با شماها هیچ وقت از یادم نمیره. پله پله تا ملاقات خدا.

I think this is completely necessary. This is so people know what am i doing. The whole trip seems completely necessary due to boredom and lafayette and the need to go see the world before its too late. Monday, May 26, 2008. But what the heck now. Thursday, May 8, 2008.