که تو آن پسرک بالا بلند. و م ن دخترکی سر به ه وا. که با تمام سر به هوا بودن های ش. به راه آورد تو و دل ت را . و لحظه ای فراموشش کنی فایده ندارد. دلت برای همان یک نفر تنگ است.

ازم دوری اما دلت با منه. ازت دورم اما دلم روشنه. توو چشمای تو عکس چشمامه و توو چشمای من عکس چشمای تو. دوباره توو ذهنم نگاه می کنم. دارم اسمتو هی صدا می کنم. تو هم با خیالم نفس می کشی. می دونم تو هم مثل من دلخوری. تو هم مثل من بغضت رو می خوری. نگاهت پر از حرف و درد دله. ولی خب تموم میشه این فاصله. دوباره مث اون روزای قدیم. که با هم توو بارون قدم می زدیم.

عمری که سال هاست . جز پاییز فصل دیگری هم هست. هوای بیرون پر از غصه های پاییزی . و هوای دلم خسته از تمام پاییز هایی که بر دلم گذشته. اشک ریزان چشمان پر از غصه . زخم قلبی که هیچگاه کهنه نخواهد شد. می خواهم تنهای تنهای تنها با بغضم باشم همین.

فرش ت ه ی شکس ت ه. آن زمان که بارش بی وقفه درد سقف کوتاه دلت را خم کرد بی گمان خواهی گفت به کدامین گناه چشمانت بارانیست. سرگذشت ما هم این بود! ما به دنیا آمدیم ولی دنیا به ما نیامد! کو ر باش بانو. ن اینکه کوه کنده باشم! از تمام دنیا و آدم هایش. هرک س مرا مےبین د.

بدجوری دلم تنگه قلبش ولی ازسنگه. حرفش پر تردیده چشماش پر نیرنگه. دیروز شنیدم گفته اسمم واسه اون ننگه. رویام دیگه پژمردس است عشقش دیگه کم رنگه. کوک دل بیمارم باغصه هماهنگه. چشمم به دروگوشم درحسرت یک زنگه. بین من و عشق اون تو میدون دل جنگه. بازم اگه برگرده دل عاشق ویک رنگه.

به نام خدایی که دغدغه ی از دست دادنش را ندارم . به وبلاگ ღبلفی و لیلیبیت ღ خوش اومدین. در دیاری که تو آنجا باشی. اگه یه روز فرزندی داشته باشم .