دلم گرفته دوباره هوای تورو داره چشمای خیسم واسه ی دیدنت بیقراره. بی نگاه عشق مجنون نيز ليلايي نداشت. بي مقدس مريمي دنيا مسيحايي نداشت. بي تو اي شوق غزلآلودهي شبهاي من. لحظهاي حتي دلم با من همآوايي نداشت. آنقدر خوبي كه در چشمان تو گم ميشوم. كاش چشمان تو هم اينقدر زيبايي نداشت! اين منم پنهانترين افسانهي شبهاي تو. آنكه در مهتاب باران شوق پيدايي نداشت. در گريز از خلوت شبهاي بيپايان خود. بي تو اما خواب چشمم هيچ لالايي نداشت. خواستم تا حرف خود را با غزل معنا كنم. زير باران نگاهت شعر معنايي نداشت.

ﮧ مے گ رد م. م عنے ن گ آ. د ر هیچ ف ره ن. نفس کشیدنم در این مرگ تدریجی. دست به صورتم نزن! می ترسم بیفتد نقاب خندانی که بر چهره دارم . سیل اشک هایم تو را با خود ببرد.

مي بينم صداقت را در فروغ چشمانت.

از همتون معذرت میخوام که نیومدم به وبلاگاتون سر بزنم. تو رو خدا نرید بگید آیدا نامرده. ولی رو یه وبلاگه دیگه کار میکنم. خوشحال میشم اگه بیاید بهم سر بزنید و لینکم کنید. آیدااا با آپی دیگر وارد میشود.

سلام به وبلاگ من خوش اومدین . خوشحال میشم اگه برام نظراتتون رو بزارین. دانلود به نحوی دیگر! دختری از جنس آفتاب پاییزی. سکوت شب در غربت تنهایم . یعنی یه وبلاگ مث بقیه وبلاگای نیست .

قطره های باران خاطره های خیس. پشت پرچین محبت هایت که نهان می کنی آن را ای دوست. پشت آهنگ طنین اندازی که صدا می زند هر دم که بیایید به سویم امروز. پشت پنهان شدن یاس در اندیشه یک زاغ سیاه. وخداوند در این نزدیکی ست. پرم از حس رسیدن به تو معبود عزیز. پرم از حس رهایی ز حصار غم وانده گران. در سرم اندوهی ست که فقط با صحبت تو دردهایم به خواب ابدی خواهد رفت. پشت احساس شقایق خدا نزدیک است. پشت نیلوفر دریایی و مهتاب خداست.