من تمام هستی ام را دامنی میکنم تا تو سرت را بر آن بنهی. تمام روحم را آغوشی می سازم تا تو در آن از هراس بیاسایی. تمام نیرویی که در دوست داشتن دارم دستی میکنم تا چهره و گیسویت را نوازش کند. تمام بودن خود را زانویی می کنم تا بر آن به خواب روی. خود را , تمام خود را به تو می سپارم تا هر چه بخواهی از آن بیاشامی , از آن برگیری. هر چه بخواهی از آن بسازی , هر گونه ای بخواهی باشم. از این لحظه مرا داشته باش.

درون یخ زده ی من! پیچیده در هم کلاف سر در گ م. مرا به یاد درون متوحشم. با پر از خاطره های واهی. در زندگیهای نا معلوم گذشته ام. از بین می رود روزی. من قربانی پیچیدگی و کوچه های پر پیچ و خم نیستم. من قربانی رنگ سفید و. کسی مرا به مهمانی آفتاب نخواهد برد. هنوز با هم آواز می خوانیم.

گر یه هایی که مرا کردند. میل به پس دادن تجربه ها. فراموش کردن یک فعل نیست. 1587;اخت کد آهنگ آنلاین. دیر نبود - دورم نبود . به موقع شروع شد همون موقعی که باید شروع میشد . اولین باری که باهاش حرف زدم به این فکر کردم که دوست داشتن این آدم چه شکلی میتونه باشه. تو سرم وسوسه شدم . تو سرم فکر کردم بهش . رد شد از ذهنمو تموم شد. رد شده بودم از خطای قرمز این چند ساله ام . و وای که چه شیرین بود فکر کردن به عشق بازی و دوست داشتن یه غریبه.

چند سال قبل از خودکشی ام . گاهی دلم برای خودم تنگ ميشود. تنها یک شاخه سرد کافی بود. یا یک انگشت که به من بیالایی. با چشمانم که تب می کرد. و گونه هایم که مثل نبض میزد. تند و سریع وارونه میکردم.

نظر شما - حرفه ای یا غیر حرفه ای - ارزشمند خواهد بود. بحثی پیرامون یه رباعی از خیام. گفتی نیست آنچه درون من نهفته است! این حنجره بوسیدنی ست.