بعضی وقتا دیدن تقویم عذابت میده اما باز نگاش میکنی. منتظر روزی هستی که دل مشغولیاتو تعطیل کنی و واسه یه روزم شده عاشقی کنی. شیرینیای زندگی رو زیر زبونت مزه مزه کنی. روز تولد عزیزت بهترین فرصته واسه اینکه غوغا کنی. روزی که واسه رسیدنش کلی انتظار کشیدم. دلم می خواد داد بزنم خوشحالم. خوشحالم که به دنیا اومدی تا این همه دوسم داشته باشی.

با اون غرور لعنتیت . زندگیمو به هم زدی . بختمو بد رقم زدی . گفتی بشین تو قلب من . گفتی به جز من تو دلت . نگاه نکن به هیچکسی . گفتی اگه جز این بشه . دیگه به من نمیرسی . گفتم که هر چی تو بگی . صدات بهم نفس میداد . از همه کس گذشتمو . با همه عالم بد شدم . از زندگی بلد شدم . می گفتی گهگاهی به من . یه جمله دوستت دارم . من به همین راضی بودم . تا از تو دست بر ندارم .

سخت است بدانم میدانی و بیخیالی. مهم نیست چقدر بالایی مهم اینه که اون بالا.

کمي آزرده و حيرت زده گفت. روي ديوار و درختان ديدم. پنج وارونه به مينو ميداد. آنق د ر خنده برم داشت که طفلک ترسيد. بغلش کردم و بوسيدم و با خود گفتم. سقف کوتاه دلت را خم کرد. پنج وارونه چه معنا دارد. روزي که دلم پيش دلت بود گرو. دستان مرا سخت فشردي که نرو. امروز دلت به ديگري مايل شد. کفشان مرا جفت نمودي که برو .

در صورتی که من به خاطر تو خواستگارم که همسایه شما بود را رد کردم نذاشتم روحت خبر دار بشه! نوشته شده د.