تمام شدن ثانیه های تنفس هوای تو. و بازهم بگو جدایی بهترین تصمیم بود. شاید این بار باور کنم. امروز بعد3 سال دوباره تو مراسم نذری آش خونه خاله بودم. ی دختر بد ک اصلا نمیتونه روی تصمیماتش بمونه. یک ماهه من قراره برم جایی و نرفتم و امروز عوضش کاری ک 2 ماه بود قول داده بودم انجامش ندم رو انجام دادم. الان باید عصبانی باشم ازخودم اما نیستم. اما من بخودم مرخصی دادم از زندگی.

نوشته شده در چهارشنبه ۷ آبان۱۳۹۳ساعت ۲۳ بعد از ظهر توسط مهدی. خوابیدی بدون لالایی و . نوشته شده در چهارشنبه ۸ مرداد۱۳۹۳ساعت ۱۳ بعد از ظهر توسط مهدی. نوزدهمین جشنواره بین المللی هنرهای تجسمی جوان. بودن تو جمع هنرمندان جوان ایرانی و خارجی واسم خیلی لذت بخش بود. بهترین خاطره من از این جشنواره چای خوردن با استاد وکیلی در منزل من و دیدن کار کردن استاد از نزدیک بود .

منتو دستها پر از نیاز, حرف فاصله ها تا ابد یک راز و عشق را حتما باید در جامه دان کوچک بی بی جا گذاشت! یه خونواده سه نفره. برگرفته از وبلاگ یک دوست. خوابگاه دانشجویی از نگاه تصویر. خانه بر دوش می مانیم. خوشا شیراز و وضع بی مثالش. این روزها هوای حوصله ابری ست. عشق و دلداگی به روایت تصویر.

ا ف ب د نوشته FBod Neveshte. احتمالا خوراک از کار افتاده. خدایا جایی بهتر از بهشت خلق کن. برای زیر پای مادرم می خواهم به بهشت instagram. وقتي همينجوري ميري اتاق بچه ها و ميبيني چراغ ها خاموشن و همه با هم جيغ instagram. و اما تولدي ديگر بدون هماهنگي و بدون برنامه! به همت دوستاي instagram.