سال هاست آسمان شهر ما دیگر آسمان آبی همیشگی نیست . باز من من باشم و آسمان . شاید آسمان هیچ وقت همان آسمان آبی آن روزها نباشد . روز ها می گذرند یکی پس از دیگری . ولی من در انتظار آبی آسمانت خواهم ماند! تو هم با من بمان. باز هم تنهایی ام را آمده ام تا با تو قسمت کنم. آخر همیشه ی تنهایی ام به تو ختم می شود. مدتی است دیگر نگاهت سایه بان بی کسی ام نیست. مگر نمی دانی که بی تو .

و بعد روی قبر بقیه شهدا هم گل می گذاشت و می رفت. بر گرفته از وبلاگ امام غریب.

مصائب بی بی دوعالم علیها السلام.

بلاگی در خور شخصیت دختران ایران زمین,دختران امروز,مادران فردا. در گفتار دروغ گوید . در امانت خیانت ورزد . اگر به نوائی رسد سبکسری کند . و اگر تهیدست شود آرام گیرد .

حامیان توافق خوب و استقلال علمی. خشونت دنیا یادم داد دوست بدارم. صفحات انتظار در فراق گل نرگس. دل نوشته های یک دل. دوباره آمده ام تا تو.

بنت الحیدر سلام الله علیها. اندکی صبر سحر نزدیک است.

آنگاه که به گرد حریمت می چرخم و زمین و زمان به گرد پایم هم نمی رسند. من که دیگر نایی برای فریاد ندارم. جانم فدای حیدری ترین مرد. دیار فراموش نشدنی شهر سوق. کربلا تکه ای از بهشت. یا ابا صالح المهدی ادرکنا. خدایی که در همین نزدیکی هاست. پدر خاک دلشو سپرده دست آسمون. فاطمه پر از آرزو و امید.