هست رو اگه قدر ندونی میشه بود. ولی گاهی اوقات قابل قدر دونستن نیست. هر چقدر هم نو باشند. لنگه به لنگه اند . خدا وقتی آدم ها رو می آفرید. جفت هر کس رو باهاش می آفرید . تا این همه آدمای لنگه به لنگه زیر این سقف ها. خودم قبول دارم کهنه شده ام. آنقدر کهنه که می شود.

بﮧ م ט ا عتماב ک ט. ح رفی که ه رکی ر سی د ب هم ون گ فت. ایט ن م ن م. چہ ح س ع جیبے ست. و قتے ق طره های ش چشمهای م را. و قتے لباسهای م بوے. ف صل بے ک سے م ל. ف صل همہ خاط رات گذشتہ . بے ص دای م . دور ش دن ا ز اين. ب أ ب ص ار ه م ل م ا س م ع وا الذ ك ر.

ما سه تا رفیقیم اینجا همه چ مینویسیم احساسی طنز شروور داستان خلاصه همه چ. دوس داشتی لینکمون کن و بهمون بگو. ب کسی نمیگیم آپیم . اینجا هر چ دلت خواس میتونی بگی . هرکدوممونم زیر کامنتای پستی ک خودمون گذاشتیم جواب میدیم. عمیق ترین درد زندگی ; دل بستن به کسی است که بدانی به تو تعلق ندارد.

من اون زخمی رو خوردم که تو از حس کردنش م ردی. شادی یکشنبه سی ام مهر 1391 . پاهایم را که درون آب میزنم ماهی ها به دور آن جمع میشوند. آنها هم فهمیده اند که عمری طعمه ی روزگار بوده ام. روزگار هم فهمیده تو مرا خوب بازی دادی! شادی یکشنبه سی ام مهر 1391 . چه میداند کسی با دیدن. من هزار بار جان میدهم. چه میداند کسی من هرروز. آدمک با شنیدن صدای ویلون.