دینمان را می برند و ما فقط می خندیدم . تمام درک شهر از جانباز. وقتی تمام فهم یک شهر از جانباز. من و تو در گمنامی با هم شریکیم! تو پلاکت را گم کردی و من هویتم را. تو پلاکت را گم کردی و من همه چیزم را. تو پلاکت را گم کردی و من خدا را.

هامد داداشی دلم واست یه ذره میشه. احسآسے بہ بزرگے يك غرور لہ شده. بہ زير خیانت هاے يك عشق دروغيט. صداے نفريט هاے ايט دل شكستہ ام. روزے بہ گوشت خواهد رسيد . دست سرسخت سرنوشت بہ گوشت مے رساند. براے زجرهاے ايט قلب سوختہ ام. براے هر نفس كہ با مرگ كشيدم . براے تك تك ثانيہ هاے تنهايے ام.

علوی قلب حیات است به سیارک ما. چه نشاطی دارد گذر آب ز مهرآبادش. از کنار چشمه سوی دشت پایین. قارقاران کلاغان به هنگام غروب. بیگمان در دل ما بوده. برای مشاهده مطالب قبلی به آرشیو مطالب مراجعه نمایید. تصاویر پس از چند هفته در ادامه مطلب قرار داده میشوند. Ƹ Ӝ Ʒ lovely girls Ƹ Ӝ Ʒ. كشكول روح الله خبازي علوي. حضرت عشق است مولانا حسین.

ب هر حال فازم ب کلی تغییر کرده به جز عادت نوشتن که حکم نفس کشیدن رو واسم داره. اینارو یه جورایی واسه خودم نوشتم کسی فکر نکنه توهم دارم. البته توهین به وهم نشه چون همیشه تو بدترین شرایط وهم و خیال دستمو گرفته! خیلی حرف زدم . شرمنده دو سالی بود با وبم خلوت نکرده بودم! شب و روزتون .