چقدر دلم واسه اینجا تنگ شده بود. اما چون از دست پسرمون توی روز لب تاب گم میشه. شبا هم که دیگه همسری با لب تاب کار داشت تا صبح و دیگه نوبت به من نمیرسید. نمیدونم از کجا شروع کنم و چی بگم. شروع میکنم تا ببینم چی یادم میاد. اول اینکه تا دو هفته ی دیگه انشاالله من عمه میشم.

رفیق راهی و از نیمه راه می گویی. وداع با من بی تکیه گاه می گویی. همیشه نام مرا اشتباه می گویی. به هرکه می رسی از اشک و آه می گویی. نمرده ام که غمت را به چاه می گویی. آی ستاره ها که بر فراز آسمان.

همراه با بهترین عکسهای طنز -. لطفا من رو مهمون ذکر ص. ننه خوش اومدی بفرماین سیب. اجازه بده یه اسپند برای خودم دود کنم چشمم نکنید. تو روحیه خودم هم خیلی موثر بوده و از این کار لذت میبرم. ننه من هرروزآپم دیگه پیغام پس غام نمی ذارم بازم بیا. هرکسی هم نظر نده یک فلیپینی خرجش میکنم. وب نوشته های یك جراح.

امیدوارم که حال همتون خوب خوب باشه. و هیچ ملالی نباشه و غمی به دل نداشته باشید. چند روز بود که تک و تکوی از درختا کمی جوونه زدند و بعضی هاشون هم در حال باز شدن شکوفه هاشون. امروز صبح وقتی از خونه اومدم بیرون باورم نمی شد که درختا یک دفعه ای اینقدر سبز شده باشند . نمی دونم آخه تا دیشب که اینحوری نبودند . از اینجا می فهمیم که بهار برای اومدم عجله داره.

تقریبا جلسات آخر کلاسم بود که یه روز گوشیم شارژ نداشت تا صدای استاد محترم رو پر کنم. متوجه شدم چند تا صندلی جلوتر خانومی در حال ضبط صدا هستن بعد کلاس به ایشون گفتم لطفا برام بلوتوث کنید. اسم بلوتوث موبایلشون برام عجیب بود نشد ازشون معنیشو بپرسم. و خواستم معنیشو بدونم از هرکسی میپرسیدم نمیدونست.

زمان زیادی گذشت که نبودم راستش به هیچ عنوان حسش نبود. دوستان خیلی بهم میگن چرا آپ نمیکنی. اومدم که بگم منم هستم و دلم واقعا برای این فضا تنگ شده بود البته لازم بود که نباشم چون یه جور برام روزمرگی و روتیین بود. خداروشکر تو این مدتی که نبودم اتفاقات خوبی برام افتاد از جمله زیارت علی بن موسی الرضا و رفتن به معراج شهدا هستش که واقعا انتظارشو نداشتم. خدایا بازم هوای بنده هاتو داشته باش. می نویسم از امروزی که خیلی عجیب بوووود.

تمامی تبلیغات ارسالی با شرمندگی حذف میشه و تایید نمیشه. سلام و احترام به دوستان عزیزم. نوشته شده در ساعت 1 توسط الهه. اینجا منم و تنها پناه من. بهترین کسی که تو اغوشش ارامش میگیرم. لذت بودن تو اغوشش رو با هیچ جیز عالم عوض نمیکنم. وقتی بعد یه دنیا شکستن و سختی تو اغوشش به ارامش میرسی. ساده تر از سخن ساده من. او مرا مي فهمد! .

در کلبه ی ما رونق اگر نیست صفا هست انجا که صفا هست در ان نور خدا هست. می خواهم از خاطرات شیرین زندگی ام با یه طلبه بگم. از سادگی زندگی بایک طلبه. از سختی هاش و از درسهایی که از این زندگی گرفتم. چرا و چگونه ازدواج با طلبه. زندگی با یک روحانی سخته یا آسونه. با لباس روحانی پوشیدن همسرت مشکلی نداری. اصلا آیا سختت نیست همراه روحانی بیرون رفتن. پس چجوری زندگی تون رو میگذرونین.