تویه هر ظرفی که بریزیش شکل اون ظرف می شه! خودشم نمی دونه چه شکلیه. ديدن چهره ي غمگين پيرزني كه. به خاطر اعتياد پسرش اشك ميريزه. ديدن چهره ي مادر نگراني كه سرنوشت فرزندش رو مبهم مي بينه. ديدن چهره ي زن جووني كه بار زندگي رو به دوش مي كشه. نه من ضعيف نيستم من فقط چيزايي رو كه دوست ندارم نمي بينم. من ادراك انتخابي قوي اي دارم. نمي دونه من تو رو دارم .

زیبا با دلی به وسعت دریا. دلم میخواد برم یک جایی فقط جیغ بزنم. ظ توسط درخشنده ی زیبا نظرات . یه روزایی عاشق این بودم که هفته بگذره و من وبلاگم رو آپدیت کنم. ظ توسط درخشنده ی زیبا نظرات . اولین باران بهاری در زمستان. امروز روز من بود . مثل گذشته ها وقتی بارون میبارید رفتم زیر بارون . بارون امروز واقعا انرژی بخش بود. و اولین بارون بهار بود. با این که توی زمستون بارید . ولی بازم رنگ و بوی بهار رو آورد.

پریشانی های ذهن یه بنده خدا. یه جایی واسه اینکه بنویسم تا شاید بهم کمک کنه. جمعه 25 دیماه سال 1388. از آخرین مطلبم یه سال و نیم میگذره! عمر خیلی زود میگذره . کلی اتفاقات تو این مدت افتاده که حتی نمی دونم کدومشون بعد از آخرین مطلب اینجاست . ولی یکی از مهمترین اتفاقات رفتنم به سربازی بود و یکی از بهترین دوران زندگی به اسم آموزشی. آموزشی فقط برای خاطره بودن خوبه! یعنی وقتی که توش هستی و داری دو ماه آموزشی رو تموم میکنی خیلی بهت سخت میگذره ولی وقتی تموم شد همه چی شیرین میشه تا آخر عمر.