زائر حریم دوست
OVERVIEW
MOSTAFAMIRSHEKAR.MIHANBLOG.COM RANKINGS
Date Range
Date Range
Date Range
LINKS TO BUSINESS
السلام علیک یا عبدالله الحسین علیه السلام. سینه زنی و مداحی با صدای مداح اهل بیت کربلایی یوسف ارجونی. جلسه سیری در صحیفه .
WHAT DOES MOSTAFAMIRSHEKAR.MIHANBLOG.COM LOOK LIKE?



MOSTAFAMIRSHEKAR.MIHANBLOG.COM HOST
BOOKMARK ICON

SERVER OPERATING SYSTEM AND ENCODING
I diagnosed that this domain is using the nginx server.TITLE
زائر حریم دوستDESCRIPTION
السلام علیک یا ابا عبدالله حسین. سه شنبه 29 اردیبهشت 1394 0803 ب.ظ. 3 محد ث معروف راوندی در کتاب الخرائج و الجرایح روایت می کند هنگامی که امام حسینع از مدینه عازم عراق کربلا بود ام سلمه یکی از همسران پیامبر به محضر امام آمد و عرض کرد از رفتن به عراق خودداری کن زیرا من از رسول خداص شنیدم که فرمود فرزندم حسینع در عراق کشته می شود و به من تربتی مقداری از خاک کربلا داد که آن را در شیشه ای نهاده ام. سه شنبه 29 اردیبهشت 1394 0817 ب.ظ. شنبه 10 آبان 1393 0638 ب.ظ. قمه زدن نیز همین طور است .CONTENT
This website mostafamirshekar.mihanblog.com has the following on the homepage, "السلام علیک یا ابا عبدالله حسین." Our analyzers viewed that the webpage also said " سه شنبه 29 اردیبهشت 1394 0803 ب." The Website also said " 3 محد ث معروف راوندی در کتاب الخرائج و الجرایح روایت می کند هنگامی که امام حسینع از مدینه عازم عراق کربلا بود ام سلمه یکی از همسران پیامبر به محضر امام آمد و عرض کرد از رفتن به عراق خودداری کن زیرا من از رسول خداص شنیدم که فرمود فرزندم حسینع در عراق کشته می شود و به من تربتی مقداری از خاک کربلا داد که آن را در شیشه ای نهاده ام. سه شنبه 29 اردیبهشت 1394 0817 ب. شنبه 10 آبان 1393 0638 ب. قمه زدن نیز همین طور است ."SUBSEQUENT DOMAINS
یادم باشد حرفی نزنم که به کسی بر بخورد. نگاهی نکنم که دل کسی بلرزد. خطی ننویسم که آزار دهد کسی را. که تنها دل من دل نیست. ولی از این به بعد همیشه زود به زود آپ کنم و درخدمتم . ميدوني چرا خدا به همه دو تا دست , دو تا پا , دو تا چشم داده , اما.
ﭼﺮﺍ ﺷﻬﺮ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺩﻭﺭﺗﺮ ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻪ ﯼ ﻣﻦ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺍﻧﺪ . ﺍﯾﻦ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﻫﺎﯼ ﺍﺟﺒﺎﺭﯼ . ﺍﯾﻦ ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ ﻫﺎﯼ ﻭﻗﺖ ﻭ ﺑﯽ ﻭﻗﺖ . ﮐﺎﺵ ﻫﻤﺸﻬﺮﯼ ﺑﻮﺩﯾﻢ ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮ . و تو هر روز سحر. روی مو های سرت بنشیند. یا که از قطره آب کف دستت بخورد.
همدم خوبی نیست برای درد ها. خار خنديد و به گل گفت سلام! خار رنجيد ولى هيچ نگفت. گل چه زيبا شده بود. دست بى رحمى نزديك آمد. گل سراسيمه ز وحشت افسرد. ليك آن خار در آن دست خليد و.
جوانی نزد شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی آمد و گفت. سه قفل در زندگی ام وجود دارد و سه کلید از شما می خواهم. قفل اول اینست که دوست دارم یک ازدواج سالم داشته باشم. قفل دوم اینکه دوست دارم کارم برکت داشته باشد. قفل سوم اینکه دوست دارم عاقبت بخیر شوم. برای قفل دوم نمازت را اول وقت بخوان. و برای قفل سوم نمازت را اول وقت بخوان.