بعدم طبق معمول زد زی.

آقای خونه سورپرایزم کرد برای تولد و خیلی خوش گذشت . همه دوستام بودن تو خونه مادر شوهر . هر چند که چند تا دلخوری پیش اومد ولی مهم نبود چون مادر شوهرعاشق مدیریت . ولی خیلی خیلی زحمت کشیده بود . خواهر شوهر گربه کوچولو اورده . عجیب هوای داشتن گربه زده به سرم . سلام بعد از مدتها دارم دوباره مینویسم . تاريخ یکشنبه بیست و ه.

به تو که راحتی بی من فقط میشه حسادت کرد . از راه ساخته شده توسط گرو.

چرا من وبش میرم هیچی نشون نمیده. هورا خانم اون کامنت دونی رو وا کن.

هفت سال در بلاگفا نوشتم. بقیه اش را اینجا از سر میگیرم. متوسط بودن حال بهم زنه گل گیسو. دنیا پر است از اینجور آدم ها. تنهایی همه جوره غم انگیز است. وقتی در متن خیابان سقوط میشوی. نوستالژی های سال ها بعد.

پنج که رفتم شرکت دیدم که گربه نیست . احتمالا مامانش برده بودش . چون دیروز کلی تو چشمش قطره ریختمو خیلی بهتر شد . خدا رو شکر که برد چون داشتم دیگه دیوونه میشدم که با این بچه چیکار کنم . ولی فک کنم جاشون کوچیکه چون . تو جعبه کاشتم جعبه های کوچیک. شنبه نرفتم سر کار با دوست صمیمی که چند سال از ایران رفته و هفته پیش اومد اینجا رفتیم کلی بیرون گردی .

اعوذ باالله من نفسی! چندتا سخنرانی خوب در مورد شب قدر. تنها مسیر برای زندگی بهتر. زن در اسلام و مسیحیت.

اومدم کشوها رو مرتب کنم که وسایل عقدم رو در آوردم که یکم ذوق کنم دوباره. داشتم هی ذوق میکردم یهوویی دیدم واااای برف شادی داشتم. یادمون رفته از برف شادی استفاده کنیم. وقتی سوار ماشین میشیم که بریم بی.

چون اینجا ادامه مطلبارو باز نمیکنه اندرون وبم در بلوگ پست گذاشتم. ی مشت ادم بیکار و الاف. مارال چیشده بیا برام بگو. اینجا دیگ واقعا امنیت نداره. من ی وب تو بلاگ دارم. اینجوری نوشتم ک ثبت بشه. اجی مارال بیا وبم تو بیان.