Date Range
Date Range
Date Range
مرسی که به یادم بودی و ممنون بابت تبریکت عزیز.
سیاهی زیر چشم هایم را دوست دارم جای پای رفتن توست . خیالم یادت را در آغوش مگیرد واز این هم آغوشی نطفه ی دلتنگی منعقد میگردد . وبلاگ جدیدم داره آماده میشه اگه کسی خواست نظر بذاره آدرس بدم. با سپاس از همه ی دوستان و همراهان وبلاگ. اومدم آخرین پستها رو هم بذارم و دیگه واسه همیشه تعطیل. شاید سر بزنم واسه خوندن نظرات . شایدم یه روزی دوباره یه وبلاگ جدید درست کنم فقط واسه دل خودم.
معشوق من انسان ساده ای است . انسان ساده ای که من اورا در سرزمین شرم عجایب چون آخرین نشانه یک مذهب شگفت در لابلای بوته هایم پنهان نموده ام. از زنان عذر خواهی کنید تا سکته نکنند! تولد تولد تولدت مبارک. خانه پدری- شب ولنتاین- اتاق دوران مجردیم. تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل. چرندیات یک زن بنام نازی. اجازه دهیم دیگران آزاد باشند. یه ذهن پر از تیتر آشفته.
Yes, this was on my draft. They are tons of other photos in my library but I assumed nobody wants to see it anyway. Snacks we brought for late night munch.
Once a week, every Tuesday, an excerpt from one of my books, chosen for no special reason. Saturday, August 15, 2015. Before long, Jake Donovan finds he has a woman who would like to know him a LOT better and an old enemy who would like to kill him. This snippet also introduces a guy, operating at the time as a federal agent, who I then decided deserved his own book- David Bannister. Bannister asked, as he loosened his tie. For how much of it? .