با شرم اولین سلام ات شریان ارادت را در وجودم به جریان انداختی. با حرم نخستین نگاهت مرا به اعتکاف در آتشکده عشق نشاندی. روزهای تموز طولانی من پرنیاز یه لحظه با تو بودنه. آرزوی شبهای یلدای من کنار تو فال حافظ گرفتنه. این شعر و یکی از دوستان خوبم گفته که ارادت خاصی بش دارم. بانوی قدیسه رزهای عاشق دشت. با تولدت طراوت را به طبیعت هدیه کردی. پاقدم خیر تو را به عرصه خاکی.

این وبلاگ به درک واصل شد. اون ت و فکر چی و م. ن احم قو باش خود م. و دارم با کی م. خیل ی خی لی یه کاره. نخواه که سنگ صبورم باشی . باید ول کنم باید بگذرم. حقش ه عشقی! یکنه تو خودش میری زه ه م. کسی و دوک س نداره دلش از سنگه. لطفا نظر ندید یا لااقل کمتر از ۵ تا ندید چون منم. به نام خدا من عشقی! .

تو به من خنديدي و نمي دانستي. من به چه دلهره از باغچه همسايه سيب را دزديدم. باغبان از پي من تند دويد. سيب را دست تو ديد. غضب آلود به من كرد نگاه. سيب دندان زده از دست تو افتاد به خاك. سالهاست كه در گوش من آرام آرام. خش خش گام تو تكرار كنان مي دهد آزارم. و من انديشه كنان غرق در اين پندار. كه چرا باغچه كوچك ما سيب نداشت. تو به چه دلهره از باغچه همسايه سيب را دزديدي. پدرم از پي تو تند دويد.

شادمانی چیزیست که هرچه تقسیمش کنی بیشتر می. نوشته شده در ساعت توسط dhl. نوشته شده در ساعت توسط dhl. به نظر شما چطور میشه برای نیمی از افراد منصف بود. نوشته شده در ساعت توسط dhl. طنبل همش بیداره جاش تو محل کاره. نوشته شده در ساعت توسط dhl. نوشته شده در ساعت توسط dhl. همیشه پیش از آنکه انتظار داشته باشی اتفاق می افتد. نوشته شده در ساعت توسط dhl. زندگی دین بزرگیست که به خیشتن داریم.

آری آغاز دوستاشتن زیبا است. من به پایان دگر نیندیشم. که همین دوست داشتن زیباست! نوشته شده در یکشنبه نهم اسفندماه سال 1388 ساعت ساعت 05 و 56 دقیقه و 52 ثانیه توسط سارا فاطمی. اما بی دغدغه باید بود. نوشته شده در جمعه دوم بهمنماه سال 1388 ساعت ساعت 09 و 30 دقیقه و 53 ثانیه توسط مجید جمالی. نوشته شده در جمعه دو.