Date Range
Date Range
Date Range
وقتی یه سنگو تودریا میندازی. فقط برای چند ثانیه اونو متلاتم میکنه. ولی اون سنگ تا ابد ته دل دریا موندگاره. وسعی می کنم مثل دریا باشم. با اینکه سنگینی شونو برای همیشه روی سینه ام حس می کنم. زمزمه کودک با خدا . و یک چکاوک در مرغزار نغمه سر داد.
دوباره آمدنت را به خوابهايم خواهم گفت. آنها مرا به آرزويم خواهند رساند. زندگي چون گل سرخ است. پر از خار پر از برگ پر از عطر لطيف. يادمان باشد اگر گل بچينيم. خار و عطر و گلبرگ. هر سه همسايه ديوار به ديوار همه اند. زندگي چشمه آبي ست و ما رهگذريم. بنشين بر لب آب عطش تشنگي ات را بنشان. صفايي بده سيمايت را و اگر فرصت بود. كفش ها را بكن و آب بزن پايت را. غير از اين چيزي نيست. تو اگر زشت و يا زيبايي.
سلام بر تو اي دوست جون جونيا. سلام به همه ی دوستای گلم که همشون با مرام و با معرفت هستن. فدای همه ی اون رفقایی کهتوی این چند روز که نبودم تنهام نذاشتن و دوستیشونو ثابت کردن. آن یکی همسفر شعر و شمیم. یک نفر خسته از این دغدغه ها. آن یکی منتظر بوی نسیم. همه هستیم در این شهر شلوغ. این کفایت که همه یاد همیم. با تو از خاطره ها سرشارم جشننوروز تو را کم دارم. دلم نیخواد برم اما چه کنم که زمان امانم نمیده و داره دیرم میشه.
پروانه من درتاری اسیر است که عنکبوتش سیر است نه یارای پرواز دارد نه می تواندبمیرد. ما هم نياز به جاري بودن داريم! پس بيخودي از هم دلخور نباشيم.
باغ باران خورده می نوشید نور. لرزشی در سبزه های تر دوید. او به باغ آمد درونش تابناک. سایه اش در زیر و بم ها ناپدید. شاخه خم می شد به راهش مست بار. او فراتر از جهان برگ و بر. باغ سرشار از تراوش های سبز. او درونش سبزتر سرشار تر. در سر راهش درختی جان گرفت. میوه اش همزاد همرنگ هراس. پرتویی افتاد در پنهان او. دیده بود آن را به خوابی ناشناس. در جنون چیدن از خود دور شد. دست او لرزید ترسید از درخت. شور چیدن ترس را از ریشه کند. دست آمد میوه را چید از درخت. راستش یکم باهاتون حرف دارم.
یکی از دوستای من ازم خواسته آدرس وبلاگشو بدم بهتون که اگه بتونه کمکتون کنه. برید یه سری بزنید به من خیلی تونست کمک کنه. دیشب با دوستم داشتیم حکم بازی میکردیم بی بی انداختم. گزارش گر صدا و سیما در حال تهیه گزارش از وضعت کار و اشتغال. ن پ ۴۰ تا قاشق چای خوری.
کاش خدا حرف می زد. تو بیا شروع من باش.
در کنار باغچه به خلوت بی همتای آسمان امشب نگاه میکنم . نمی دانم خواب چرا با چشمانم دیگر بیگانه است . یک آسمان پر ستاره و یک ماهه نیمه . من گناهکارم که دوری از چشمان زیبایت شکنجه من شده و چه سخت شکنجه ایست . چشمانم بی طاقتند که اینگونه نم نم میخوانند از دلتنگی ام . به زمان قسم گلم که باور مرگ برای من راحت تر از دوری توست . امشب چقدر من و شب و این جیرجیرک تنهاییم .
گم کرده ام در هياهوی شهر. آن نظر بند سبز را. که در کودکی بسته بودی به بازوی من. در اوين حمله ناگهانی تاتار عشق. بر ايوان سنگ و سنگ شکست. دستم به دست دوست ماند. پايم به پای راه رفت. من تکه تکه از دست رفته ام.
Slt bienvenue dans le monde du chaabi surtout daoudi. O hadi ta7iya khasa man moghite l jmi3 zowar l blog.
Ajouter cette vidéo à mon blog.
دامنه رایگان دات کام بدون پسوند. بدون پرداخت حتی یک ریال هستید پس فرصت را از دست ندهید و از طریق لینک زیر ثبت نام کنید. ۱- شما باید ابتدا بل لینک زیر.