خیلی خوبه که نیستند خیلی خوبه نمی مانند. تنهایم اما این تنهایی بهتر از هر دستی است که به مهر به سمتم بیاید. من در این تنهایی واژه ی عشق به معنا بردم. و در این تنهایی بال های هوسم را بگشودم تنها. چند روز دیگه از این شهر رو ازین آدما فاصله می گیرم. دور می شم از همه ی آدمایی که این جا آزارم می دادن.

نه زندگی آنقدر زیباست ونه مرگ آنقدر تلخ که انسان شرافتش را بخاطر آن بفروشد. و عشق آمد و در خانه ی مارا زد. میخوام عشم رو فریاد بزنم. چکاوک و ماهی سیاه کوچولو. از جسم خاک تا سیب تلخ. آی ه های ب رهن ه گ ی. زندگي پر ماجراي من و همسرم. من یک عروس نمونه ام. فلفل بانو و نمك خان. یک دختر , یک همسر , یک مادر.