Date Range
Date Range
Date Range
خدا زن را از انتظار خلق کرد. چه شیرین است در رویا بودن. چه شیرین است تجسم کردن زیبائی ها. چه شیرین است احساس سبزه شبنم زده را داشتن. چه شرین است بستن پلکها و تو را دیدن. ایکاش سنگینی پلکهایم ابدی بود. خوب بهتر میدونم قبل از هر چیزی یکمی از خودمو خونواده کوچک سه نفرم براتون بگم. واز خداجونم میخوام سلامتی وعمر طولانی ویه لب همیشه خندان به خانواده کوچکم بده. بچه ها جون من قبل ازدواج 53 بودم اما اما حالا.
ما اینجا کنار هم جمع شدیم تا آهسته و پیوسته غول چاقی رو شکست بدیم. اینم از جدول جدید . ۱- این وبلاگ با هدف کمک به کسانی که از اضافه وزن رنج می برند فعالیت میکنه. ۲- از سال ۸۸ تا الان وبلاگ فعال هست و به خیلی ها در این راه کمک کرده. ۴- این جمع یک جمع کاملا زنانه هست و ممنون میشم اگه آقایون به وب ما سر نزنند چون هیچ چیز به درد بخوری براشون اینجا پیدا نمیشه. کامنتهای غیر خانم هم حذف میشن. شنبه بیست و پنجم خرداد ۱۳۹۲ شانون.
پدری که نامردی را تمام و زن بابای که خدا را در نظر نگرفت. پیشاپیش عیدتون مبارک ایامی که گذشت. دیگه توجیه نمی کنم که بگم این مدت کجا بودم خودتون درکم کنید. دیگه اینکه حکم تخلیه خونه ارثیه ما اومده ولی هنوز بهمون ابلاغ نشده اینو از شورای حل اختلاف پرسیدم. مهرادم شروع کرده به درس خوندن و داره ادامه تحصیل میده و کل مسئولیتهای خونه هم افتاده گردن من داداگاه و اینا. برام دعا کنید بتونم حق مهناز و خودمو بگیرم. با عرض سلام و البته پوزش.
حرف خاصی ندارم بزنم کلا دلم برا همه تنگگگگگ شدهههههه. خوبم در حال درس خوندن برای گرفتن یه مدرکی هستم. فکر دوستای اینجا اما از ذهنم بیرون نمیره. یه کسانی مثل آمیلی جون مهسا جون فرزانه جون که غیب شدن. مایا جون که به رحمت خدا رفت روحش شاد. دوست جونایی مثل آنا جون نکستی جون عسل جون مجازی موندن بی خبری از بعضی مجازی ها مثل شیرین اشکمو در میاره. خانوم شما دلمو شکستی .
نمیدونم کسی هنوز اینجا سر میزنه یا نه . یعنی شاخ 100 و شکستم . خیلی عدد نحسی بود . 10 روزه که رژیم 15 روزه ی کانادایی رو گرفتم و قبلشم یه ماهی خودم رعایت می کردم اینه که از 106.
قراره تغذیه سالم و مفید داشته باشم. سلام به همه دوستای گلم. بچه ها جونم یه تصمیمی گرفتم که امیدوارم بهم کمک کنه. یه چند وقتیه این رفت و آمدها و این مسئله ایی که درگیرش هستیم حسابی همه برنامه هام رو به هم ریخته و واسه خودم خیلی وقت کم میارم. اینجا هم که میام کلا دچار عذاب وجدان میشم و غصه میخورم. با اجازه تون میخوام یه چند وقتی تعطیل کنم و یه استراحتی به جسم و ذهنم بدم. دلم براتون خیلی تنگ میشه. دخترای خوبی باشین و مراقب خودتون باشین.
امروز بسیار روز جالبی بود امروز پنج شنبه است ما معمولا پنج شنبه ها خانه ی مادربزرگم میرویم اما من امشب برای افطار به ان جا نمی روم چون از طرف کلاس قرانم دعوت به افطار شده ام و بعد از افطار به خانه ی مادر بزرگم میروم امروز کلاس قرانم داشتم و خیلی خوش گذشت. سلامی دوباره من اومدم با خاطرات جدیدم.
هرچی آه داری بده تو بادکنک و بفرست به آسمون . اون بآلا کسی هست که برآش ناراحتی تو مهمه .
Wednesday, July 25, 2007. It looks like beans but it is rotten beans. In Japan, we usually eat. Do you know how Japanese eat it? Was held in Ja.