با سلام خدمت همه ی شما دوستان عزیز من و مامانم. خیلی خوشحالیم که از وبلاگ ما دیدن میکنید. هر سوالی درباره ی هر کدوم از کارهای ما داشتید در بخش نظرات بپرسید . اگر هم خواستید مطالب وبلاگ ما رو کپی کنید منبع یادتون نره. افتتاح فروشگاه من و مامانم. دوستان گرامی برای تهیه محصولات و هنرهای دستی سایت میتونن سفارش بدن. حراج تابستانی من و مامانم. بعد از پست قبلی که آویز کیون سوکی برای مارماهی ها بود.

نیمی از خیابان های این شهر دخترک چهار فصل را به دیوانگی می شناسند. هفت سالم بود که همسایه ما شدند . توی یک کوچه بن بست بودیم . ما ته کوچه بودیم بعد ممد حسن اینا و بعد آنها آمدند . مادرم دعوایم کرده بود که چرا وقتی بابا نیست تا سر شب بیرونم . اما مادر من که ننه ی کریم نبود .