سلام دوستان عزیزم من آوینا هستم. به وبلاگ من خوش آمدید. این پسته ثابته برای دیدن مطالب وبلاگ به پست های زیر مراجعه کنید. اگر مایل به تبادل لینک هستید خبرم کنید. اینم لوگومه خواستین بذارین توی وبتون. گل اركيده به شكل ميمون. اين گل اركيده اي است كه به شكل ميمون است. شد و من اشكم در اومده.

می توانی همه چیز را بفهمی. که مرا ارام می کند. پر از نشاط و امید می شود. نوشته شده در شنبه 21 تیر1393ساعت توسط سارا. باز آن احساس گنگ و آشنا. در دلم سير و سفر آغاز كرد. باز هم با دست هاي كودكي. سفره ي تنگ دلم را باز كرد. باز برگشتم به آن دوران دور. روزهاي خوب و بازي هاي خوب. قصه هاي ساده ي مادر بزرگ. در هواي گرم شب هاي جنوب. آسمان باز و مهتاب خنك. از فراز تپه مي آمد به گوش.

بیایید خطوط قلبمان را کمتر اشغال کنیم شاید خدا پشت خط باشد. یک شبی مجنون نمازش را شکست. بی وضو در کوچه لیلا نشست. عشق آن شب مست مستش کرده بود. فارغ از جام الستش کرده بود. خسته ام زین عشق دلخونم نکن. من که مجنونم تو مجنونم نکن. مرد این بازیچه دیگر نیستم. این تو و لیلای تو من نیستم. گفت ای دیوانه لیلایت منم. در رگ پیدا و پنهانت منم. سال ها با جور لیلا ساختی. من کنارت بودم و نشناختی. شگفت انگیز بر روی یک سنگ در نزدیکی ساحل زنزبیر.

تو من هستی و من نقش تو هستم. خدایی که در این نزدیکیست. شق ایق ه ای باران خورده. ღ م اری ه ღ.