ღ ღ عشق اسمانی ღ ღ. عشق مثل یه نقاشی میمونه که باقلم احساس روی بوم دلمون . یکی به خاطر تو با خدا راز و نیاز می کنه. خواهشی بر لب من هست ولی تکراری.

בخ ی ن ان از. בخت رےازבی ارت ن ه اے. دیگه دلم نه پول میخواد. دلم میخوادوقتی ماست میخورم کل صورتم ماستی شه. 100 بار یه سرسره ی 1 متری رو برمبازم خسته نشم. چایی رو با 10 تا قند بخورم. بستنی و پفک و لواشک رو باهم بخورم. سرچیزای مسخره اینقد بخندم بیوفتم کف اتاق. دلم میخواد مثل بچگیا بوی سیگار حالمو بد کنه. آدامس بچسبونم زیر میز کلاسا. عیدیامو بریزم تو اون قلک. دلم میخواد بازم رو دیوار نقاشی بکشم. دلم میخواد وقتی گریه میکنم مادرم اشکمو پاک کنه نه پیرهن تنم.

این روزها همه عشق ها بدلی شده اند چون که اصل آن گران تمام می شود . من از این پس به همه عشق جهان می خندم. به شعور و عقل خود در این زمان می خندم. به خزانی که تماشاگه آن پنهان است. به سبکبالی این بی خبران می خندم. به نمازی که سوی قبله حق می خوانم. بی صدا بر دل این بی خردان می خندم. تو دلت سنگ شد و شیشه دل را ب ش ک ست. می شوم سنگ و به رندان جهان می خندم. من از این پس به همه عشق جهان می خندم.

پ ر از آدمهایی است که ,. یکی را دوس ت دارند . زندگی می کنند ! چهارشنبه بیست و هشتم مرداد ۱۳۹۴. تا میایم بیخیال گریه هر شب شوم. با خیالت میرسی پا در میانی میکنی. عاشقی جرم است و پرونده من سنگین شده. بس ک هر شب شعری از من بایگانی میکنی. سه شنبه بیست و هفتم مرداد ۱۳۹۴. بیا قسمت کنیم بوسه را. تو لبهایت را بیاور من جانم را. قول می دهم کسی مدیون نشود. بوسه هایی که بدهکاری همینجا پس بده. در قیامت سخت می گیرند حق الناس را. شنبه بیست و چهارم مرداد ۱۳۹۴.

خدایی که در این نزدیکی است. عازم یک سفرم سفری دور به جایی نزدیک سفری از خود من به خودم مدتی است نگاهم به تماشای خداست و امیدم به خداوندی اوست. ای که مرا خوانده ای راه نشانم بده. چشم ها را باید شست جور دیگر باید دید. خدا را به من نشان بده. ای که مرا خوانده ای راه نشانم بده. چشم ها را باید شست جور دیگر باید دید. فرج تو را می خواستیم.