آه چه وفادارانه بیوفا شدیم ما. همیشه حرف از رفتن هاست کاش کسی با امدنش غافلگیرمان کند. کاش تلخی زندگی کمی الکل داشت. شاید مستمان میکردو درد را. برای بعضی دردها نمی توان گریه کرد. برای بعضی دردها فقط می توان نگاه کرد. لبخند زد و بی صدا شکست . یک نفر اسمت را صدا کند.

خیال که خیس نمی شود! آخرین آیه از کتابی مقدس که در خاطره جهان مانده است. آدم از یه جایی به بعد دیگه زندگی نمی کنه.

تا ز دریا خبری هست تو هم تا به ابد ساحل باش. دلم پر از گلایه هاست. مث شبنم رو پر گل. منو با خودت نگه دار . ثانیه هایی که می گذرند. و ببین که بهار می گذرد. و چه زود می گذرد. وقتی یه چیز جدید میاد تو خونه . وقتی هم خونه یه حس خاص می گیره .

سته-لواس در زبان پرتغالی یعنی هفت ماه. ظ روز پنجشنبه ٩ خرداد ۱۳٩٢. ظ روز شنبه ٢ اردیبهشت ۱۳٩۱. میتوانیم چیزهای اطرافمان را تجربه کنیم اما وقتی بزرگ میشویم به جهان عادت میکنیم. بزرگترها تجربه ی حسی را در عالم مستی تجربه میکنند. امیدوارم به همگی خوش بگذره. یادتون باشه من اینجا تنهای تنها هستم,چون خانواده رفتن مسافرت! پدر به هانس توماس.

اندك تپش هاي گاه و بي گاه من. من گران تر از این ها هم لبخندت را خواهم خرید! همیشه آستین ها را زمانی بالا می زنیم که چیزی برای نجات دادن باقی نمانده. من همیشه عاشق اشتباه کردنم.

تراوشات قلبی یک انار ترک خورده. اینجا شاید برای مدتی ننویسم. برای بازدید از نوشته های من به. در فیس بوک مراجعه فرمائید. نوشته شده در پانزدهم شهریور ۱۳۹۰ساعت 20 توسط نامم را نمیدانم. به کسی نخواهم گفت با من چه کردی . نوشته شده در بیست و هشتم تیر ۱۳۹۰ساعت 20 توسط نامم را نمیدانم.