یه نفر عاشق چشمای تو بود. بذار این قصه رو از دلم بگم. تا بدونی همه چی پای تو بود. بین هرچی که ستاره س رو زمین. یه نفر عاشق چشمای تو بود. یه نفر به خاطر چشمای تو. همه حرفاشو ترانه می نوشت. نفسش پر می شد از هوای تو. همه جا پر می شد از بوی بهشت. یه نفر هرچی دعای تازه داشت. واسه خوشبختی تو نذر تو کرد. یه جا دیگه پی خوشبختی بگرد. یه نفر که اول قصه شکفت. یه نفر که آخر قصه شکست. تورو گم کرده ولی حتی هنوز. نمی دونه این وسط چه رازی هست. ولی من قصه مونو برات می گم. تا بدونی زیر گنبد کبود.

رحم و مروت سرشان نمی شود. عاشق می شود آسمان در تیک تاک چشمانت. و زمین در نگاهت اوج می گیرد. تا مرزهای لعنتی با اشاره چشمانم پاره شوند. عطر همیشگیت را به تنش زده ام . در گوشه ی اتاقم ایستاده . مثل تو! با این تفاوت که هر روز مرا از رفتنش نمی ترساند! تا همیشه اینجا ایستاده. حتی بی هیچ احساسی! و ای کاش میدیدی قلبی راکه فقط.

کامران و هومن ستاره های من. الان که دارم آپ می کنم اصلا حال خوشی ندارم. من این وبو فقط به عشق کامران و هومن زدم. کامران هومنی که تو این ۱۰ سال شدن همه زندگیم و. با زدن این وب و اومدن تو جمع کامران هومنیا. کلی دوست خوب و دوست. شاید یه روزی برگشتمو داستان را کامل کردم! نگاشون .

و من برای زندگی تو را بهانه میکنم. باز در چهره خاموش خيال. خنده زد چشم گناه آموزت. باز من ماندم و در غربت دل. باز من ماندم و يك مشت هوس. باز من ماندم و يك مشت اميد. ياد آن پرتو سوزنده عشق. كه ز چشمت به دل من تابيد. باز در خلوت من دست خيال. صورت شاد ترا نقش نمود. بر لبانت هوس مستي ريخت. در نگاهت عطش طوفان بود. ياد آن شب كه ترا ديدم و گفت. دل من با دلت افسانه عشق. چشم من ديد در آن چشم سياه. نگهي تشنه و ديوانه عشق.

کاش دنیا همه چشمان تو بود امید تنها امید. کامران عزیزم و هومن عزیزم. امروز ما زیر سایه ی اسمانی که بی شما. همیشه تاریک و سرد و سوت و کور است. دستهای خود را به امید شما به قلم می سپاریم. به امید روزگاری که دیدن شما در سرزمینتان. نه دروغ نه ریا نه. تو را با تمام دستهای آرزو. تو را با تمام قلب بی رنگم. مردنم بی تو حتمی است.

سلام به همه ی شما دوستان گلم. سلاممن النا هستم 15سالمه به وبلاگ من خوش آمدید. این آدرس ایمیل منه هر کی دوست داره میتونه به من ایمیل بزنه! سلام به همه ی شما دوستان گلم. کامی هومی محبوب ترین برادران هنرمند. کامران وهومن قشنگ ترین معجزه زندگی. کامران هومن ستاره های من.

آسمان فرصت خوبی است اگر پر بکشیم. وقتی ناراحتی بری اونجا! بعد دم در همه ی دردا رو ازت بگیرن و بفرستنت تو . بری یه گوشه ی دنج بشینی با یه دنیا آرامش. تنها بمونی و توش غوطه ور بشی . یه دنیا آرامش به همه چیز لبخند بزنی و از نفس کشیدن لذت ببری . بود که تمام سنگینی روحت رو ازت میگرفتن و قلبت رو آروم. گرم شدن با حرارت یک استکان چای داغ. مثل تماشای برف از پشت پنجره .

کاش بودی تا دلم تنها نبود. مقدمه ای کوچک برای جبران محبت های بزرگ. روز مادر رو هم به تمام مادرای گلتون تبریک میگم و یه بوووووووووووووووووووووووووووووووووووس گنده از همینجا براشون میفرستم مخصوصا برای مادر گل کامران و هومن.