خ دایا دوست ت دار م. تحمل نداره نباشی دلی ک تو تنها خداشی. ﻣﯽﺩﺍﻧﯽ ﮐﻪ ﻫﺮ ﺳﺎﻝ ﻣﺎﻫﻬﺎ ﺭﺍ ﻭﺭﻕ ﻣﯽﺯﻧﻢ ﺗﺎ ﺗﻮ ﺑﯿﺎﯾﯽ. ﯼ ﮔﻨﺪﻣﯽ ﻃﻼﯾﯽ ﻭ ﻣﻦ ﺷﺮﻭﻉ ﻣﯽﺷﻮﻡ ﺩﺭ ﺗﻮ . ﺷﺪﻡ ﻭ ﯾﮑﺴﺎﻝ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻧﺰﺩﯾﮏﺗﺮ! ﺗﻤﺎﻡ ﺳﺎﻝ ﺭﺍ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺁﻣﺪﻧﺖ ﻣﯽ ﻣﺎﻧﻢ ﺗﺎ ﺧﺎﻃﺮﻩﻫﺎﯾﻢ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﺷﻮﺩ . ۴- و كسی نمی داند.

لش برام خیلی تنگ ش. ﺧﻨﺪﻩ ﺑﺮ ﻟﺐ ﻣﯿﺰﻧﻢ ﺗﺎ ﻛﺲ ﻧﺪﺍﻧﺪ ﺭﺍﺯ ﻣﻦ . ﻭ ﺭﻧ ﻪ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎ ﻛﻪ ﻣﺎ ﺩﯾﺪﯾﻢ . امروز تصمیم بگیر شاید فردا دیر باشد. امروز ببخش شاید فردا دیر باشد. خ آموش م ڪ ט .

اینجا شروع فصل بی رحم تنهاییست. ما در زمانی زندگی میکنیم که مردمانش عصا از کور میدزدند. ما دیر به دنیا آمده ایم. که زود به زود خسته می شویم! قدیم ها دنیا روی دور تند نبود. قدیم ها می شد عاشق شوی. سال ها بعد خسته شوی. نه که خیرندیده باشی از همان سر. و چنگ بیندازی به هر سلامی. تا بل خستگی هایت را بتکانی. مردم از دین خروج می کردند. تا تو سمت گناه می رفتی. در خیابان که راه می رفتی. آغوش و بوسه را حذف کنند.

خدایا من اگر بد کنم تو را بنده ی دیگر بسیار است. در این شهر صدای پای مردمی است. که همچنان که تو را می بوسند. طناب دار تو را می بافند. مردمی که صادقانه دروغ می گویند. و خالصانه به تو خیانت می کنند. در این شهر هر چه تنهاتر باشی پیروزتری . در انتهای نگاهت کلبه ای می سازم. تا مبادا بگویی از دل برفت هر آنکه از دیده برفت .

گرچه سكوت بلندترین فریاد عالم است. ولی گوشم دیگر طاقت فریادهای تو را ندارد. كمی با من حرف بزن. ترکم نکن بی تو نمیتونم. من زندگیمو به تو مدیونم. من بی تو احساس بدی دارم. من بی تو حرفشم نزن جونم.

تا بفهمی نبودنت واسه کی مهمه. اونوقته که می فهمی باید همیشه با کی باشی! سلام به همه دوستای گلم . کرده بودم واسه همین نمی تونستم سربزنم آخرش رفتم وب جدید باز کردم . فقط دقت کنین که سه تا o داره . نظر دادن هم یادتون نره. به هر حال به این وبلاگم که آدرسشو براتون نوشتم. سربزنین به این وبلاگم اصلا نمی تونم سربزنم به اون مطلب میذارم . اما زمانی میتوان آهنگ زیبایی نواخت كه.