Date Range
Date Range
Date Range
خنده هایم را در هفت سالگی ام جا گذاشتم. به پاکی آن روزها نخندیدم . Ωاכه مے پنכارم زنכگے را. که پنجره ی اتاقم نمی شناسدت. گریه کردیم , خندیدیم.
تامین کننده محتوا و نیاز های مطالعاتی شما. پرسش و پاسخ مشاوره ای. پرسش از شما پاسخ از ما. پاسخ آرشیو جدید سوالات حاضر شد. به دلیل مشغله من بخاطر دوره افزایش تراز زحمت پاسخگویی به سوالات این دوره رو لیدای عزیز کشیده. نگرفتید حتما سوال یا مشکلتون رو در این قسمت مطرح بکنید و پاسخ اون رو به همراه با پاسخ سوالات دوستاتون که مطمئنا علم مشاوره ای شمارو بالا میبره دریافت بکنید. منتظر دریافت سوالات شما هستم.
سلام ازاینکه به دنیای پرازرمان امدیدخوشحالم امیدوارم اوقات خوبی رادراینجا بگذرانیدوازخواندن رمانهای وب نهایت لذت راببرید. تمام مطالب وبلاگ براساس قوانین حمهوری اسلامی ایران است. دلت تنگ یک نفرباشد! تمام تلاشت راهم بکنی تاخوش بگذرد.
خدآیا مט ڪه گنآهے نڪردم . آغوش من فقط اندازه ی تو جا دارد. این ضربان های تند وپی در پی قلبم را. مخاطب کلامم که هیچ . مخاطب ضربان های قلبم هم تویی. دوس داشتن یعنی وقتی میدونه. رو چیزی حساسی یا از کاری بدت میاد. حواسش هست که نارحتت نکنه. کسی بوسه فرانسوی بلد نیست.
کد صلوات شمار برای وبلاگ. چرت و پرت کده نیست. امروز پدری سحری ترکش خورد! یتیمی افطاری خون دل. از آنجا شروع شد که. تو اسم تمام هرزگی هایت. و من از آنجا بی غیرت.
هر پيشرفت و موفقيتي از انديشه سرچشمه مي گيرد.
تو هم مثل منی انگار از این دلتنگیها داری. به پرواز شک کرده بودم به هنگامی که شانه هایم از توان سنگین بال خمیده بود. از یک جایی به بعد آلیس میشوی در عجایب سرزمینی. که جز خاطره پای هیچ عصایی به آنجا باز نمیشود. از یک جایی به بعد به خودت که میآیی پر شدی از رفت و آمد رویاهای پابرهنهای. که اعتبارشان نسبت مستقیم دارد با آرزوهای خطور نکرده در سر واقعیت! از یک جایی به بعد خارج از فهم جوانی و پیری خاطره در تو دلقکی میشود. که زورش دیگر به اتمام یک سیرک خندهدار نمیرسد. مینشیند تا دست از عصا درازتر برگردی.
من از نزدیک بودن های دور . به رز های باغچه کوچکش می اندیشید. آخرین بار بود که پله ها را برای رفتن رصد می کرد! چشم هایش را بست. روح در بدن دیگر جایی نداشت. از چارراه خواب گذر کن. بگذار و بگذریم زین خیل خفتگان . میدید هر روز آب از سر ما میگذرد ولی ما را نمیکشد.