آرنیکا یک هفته است که از مدرسه تعطیل شده و هر روز باید به مهد کودک بره. نتیجه هفته پیش مهد کودک این بود که از یکی از دوستاش این کار رو یاد گرفته. البته این کشها به وسیله این دستگاه ساده به هم وصل می شن و اینجا نکته جالب برای من این بود که اون این کار رو با دو تا انگشتاش یاد گرفته که خیلی کاربردی تر و همراه با مهارتهای بیشتر هست. باز هم بهت افتخار می کنم دختر گلم . یه مدت طولانی که بلاگفا مشکل داشت انگار ما هم سرد شدیم از نوشتن.

زمزمه های یك عابر پیاده. عامل ورود ایدز به ایران! چقدر آرام و بی خیال. صندلی هایی که با من دویده اند! کامیون نصفه و بقیه بی ربط ها! وقتی سیتوکین ها مرا تازه می کنند! بیماری با گل های خوشبو در جیبش. این پست کمی غم دارد رفیق.

آق معلم در 6 سالگی. کتابشناسی زن و دفاع مقدس. زمزمه های یک عابر پیاده. طلبه ای در عصر انتظار. Flash is required to view this media. هو شهر اوله رحمة و اوسطه مغفرة و اخره عتق من النار. رمضان ماهى است كه ابتدايش رحمت است و ميانهاش مغفرت و پايانش آزادى از آتش جهنم.