من برای دیدنت لحظه شماری می کنم. مثل سربازاسیری بی قراری می کنم. اعضای وجودم غرق درآرامش است. با تواحساس قشنگ هم جواری می کنم. شب به همراه تمام ابرهای آسمان. دشت اندوه دلم را آبیاری می کنم. یاد توشیرین ترین رنج است باورکن که من. جزغم عشق تو خوردن روزو شب درزندگی. مثل چشم روزه دارانی که می جویند ماه.

تقدیم به استاد عبدالحسین نیشابوری نویسنده ی کتاب ریحانه ی کربلا. هرخنده ی عاشقانه ی تو. یک لحظه خیال عشق پاکت. سمت تو اگر گدا نیاید. در زمره ی خادمان صحنت. ما مؤمن چشم های اوئیم. وقتی در قلعه را علی کند.

حال من خوب است با تمام فراز و فرودهایی که در این روزهای تلخ و شیرین. به گونه ای راه و اندیشه ی زندگی ام را عوض کرد. جناب ابراهیمی از شما متشکرم. دلنوشته ی زیر یکی از آنهاست. بخوانید و اگر دلتان خواست چند خطی مهمان محبتتانم کنید. این روزها به تنها چیزی که نیاز دارم دعای خیر است. دیوانه ای که می رمد از سنگ کودکان.

از تمامی شاعرانی که وبلاگ برای خودشان تاسیس کرده اند خواهشمندیم آدرس وبلاگ یاسایت خودرا درقسمت نظرات واردنمایند. خوانندگان گرامی اگر نام شاعرموردنظر شما موجود نیست خواهشمندیم نام وآدرس وبلاگشان را درقسمت نظرات واردنمایید. با لینک کردن از ما حمایت کنید. ضمنا برای اطلاع ازآخرین فراخوان های شعر کلیک کنید . لطفاما را لینک کرده وبه دوستان معرفی کنید.

خداحافظ ای نخل ها چاها. دگر نشنوید از علی آه ها. که شام علی گشته دیگر سحر. که امشب رود نزد پیغمبر. از ساعت یه ربع به سه استرس والیبالو گرفتم و بیدار شدم. کم هزینه و پر افتخار.

۱-به پرسش های زیرپاسخ دهید. داستان شهر کوچک ما احمد محمود.

با دیدن موی او تو اینگونه شدی. پس وای به من اگر ببینم رویش! قصه ی بی پایان. سلاماین غزل رو که سال ۸۴ سروده شده تقدیم نگاه گرمتون میکنم. آدم قصه ام جان ندارد. می زند پرسه در آسمان ها. مثل ابری که باران ندارد. آدم این بار دندان ندارد.