گسستن زنجیرها آرزوی من است . برای مثال برای ساعت ها برای وایبر وقت میگذاریم. اما حاضر نیستیم برای فهمیدن کسی که دنیایش تو هستی اندکی وقت بگذاریم. دیوار ها شاهد فرار من و تو بودند! .

قیامت به پا می شود. نه که کوه ها میخ های زمینند. یک لحظه هایی در زندگی هست. که باید نقطه شان گذاشت. و باید از سر خط شروع کرد. و چقدر خوب بود اگر می شد چند خطی را پشت این نقطه خط زد. و اگر این حقیقت لاجرم را می شد انکار کرد. که با خط زدن خطوط . خاطرات خط خطی شاید . اما پاک نمی شوند . دلت می خواهد به پشت سر نگاه نکنی. چشمانت را به آسمان بدوزی. و بی گدار لبخند بزنی.

عشق تعطیل! رقص شیطان با تراژدی محض , ,. فقر شب را بى غذا سركردن نيست. فقر همه روز را بى مادر سركردن است. بعده رفتنت من پا به دنیای لجن اطرافم گذاشتم. و من همچنان پشت لبخندای تلخ. بلاخره قراره تنهایی شبامو با کسی تقسیم کنم.

تو هر شهر دنیا که بارون بیاد. خیابونی گم میشه تو بغض و درد. تو بارون مگه میشه عاشق نشد. تو بارون مگه میشه گریه نکرد. مگه میشه بارون بباره ولی. دل هیچکی واسه کسی تنگ نشه. چه زخم عمیقی توی کوچه هاست. که بارون یه شهر و به خون می کشه. تو هرجای دنیا یه عاشق داره. با گریه تو بارون قدم میزنه. خیابونا این قصه رو میدونن. رسیدن سر آغاز دل کندنه. هنوز تنهایی سهم هر عاشقه. چه بارون تلخی داره زندگی. با یه باغی که عاشق غنچه هاست. چجوری میخوای از زمستون بگی. یه وقتا یه دردایی تو دنیا هست.

هرگز برای دوس داشتن پایانی نیست. خاطره های مرا به آنجا ببرید که برای نخستین بار. دلم به تپشهای دلی دیگر پاسخ داد. من در کلبه فقیرانه خود چیزی دارم که تو در اوج کبریائی خود نداری. من رویایی از تو دارم و. بعضی وقتا هست که دوس داری یکی کنارت باشه. بعد اروم تو گوشت بگه دیوونه من که باهاتم.

בפ ت رک ش هریو ر ے. ایشآالله غ م آخ ر تون بآشه . בפ ت رک ش هریو ر ے. ات اق ت اریڪ . ت פ ت פ פ اب م . ب آل ش פ یس م . ڪ ہ ا ز ב ر ב ב لت ن گے . م چ آل ہ میش פ Ґ زی ر پ تפ . تم آҐ ا ستפ פ آט های م تی ر میک ش ב . ت رڪ ڪ رב ט ی آב ت פ . از ت رڪ ا عتی اב ه م. س פ ت ت ر ا ست . בפ ت رک ش هریو ر ے. یہ چاے تآزه כ م. یہ موسیقے م لای م. خ یلے از م شک لات ح ل ن میشہ.