بت ها چه غم انگیز رهایت کردند . مریم هستم شاعری کوچک از دیار بی برگی. میسرایم برای فرداهایی که هرگز نخواهند آمد. فرداهای محکوم به مرگ! میسرایم برای بعضی ها که. هی! شعرهایم را به دار نقد بکشید این مرگی ست که به دلنوشته هایم زندگی میبخشد. سپاسگذارم از دست های مهربانتان. شعرای این حقیرو بدون ذکر اسم جایی درج نکنید. تو عاشق مهتاب و خورشیدی. من عاشق دریا و بارونم. من با همه درگیرم اماتو. از شعر و ترانه تا رباعی.

در سنگلاخ بادیه پی ها بریده اند. نومید هم مباش که مستان روزگار. از پیج تازه تاسیسم High Lyrics بازدید کنید لطفا. آبم به جو کردی ولی حالا که سروی بی برم. من در نظر بازی تو کم گم نکردم خویشتن.

فرمانده گردان عمار دزفول به یاران شهیدش پیوست. غلامرضا كاج خاطرات اسارتش را چاپ ميكند. نویسنده و خالق اثر ˈ دژ مقاومت ˈ مورد تجلیل قرار گرفت. من چیزی از مردم دزفول می دانم که شما نمی دانید! خاطره رهبر انقلاب از حضور در دزفول در روزهای موشکباران. نام دزفول قهرمان باید در تاریخ ایران بدرخشد. تغییر رئیس دانشگاه آزاد اسلامی واحد دزفول. نماهنگ دزفول در جشنواره کشوری اکران میشود تصاویری از پشت صحنه.

سرم خوشست و به بانگ بلند می گویم. عکسهای سیاه و سفید گرفت. بگو بوسه های تو را. از نوازش تو دست نمی کشد.

بهار گرم عاشقی و آرزوی کال تو. لعنت به تو که ساده دل کندی. لعنت به من که باورت کردم. اين روزها همسايه آه ام. مهمان باران های گه گاهم. آنقدر پيچيدم به خود از درد. تا با خبر شد شست بابا هم. دلخوش به آدم بودنت بودم. از شوق اين گندم نياسودم. می رفتی و آهسته می گفتی. رفتی کشیدی تا جنون کارم. راحت کمر بستی به آزارم.

اندکی در مورد شهدای زارع و دلاوریهای آنان در دفاع از دین و وطن. هروقت دیدی تنها شدی بدون خدا همه رو بیرون کرده تا خودت باشی و خودش .