به نام خداوندی که در همین نزدیکی هاست. ! آمد اما در نگاهش آن نوازش ها نبود. چشم خواب آلوده اش را مستی رويا نبود. نقش عشق و آرزو از چهره ی دل شسته بود. عکس شيدايی در آن آيينه ی سيما نبود. لب همان لب بود اما بوسه اش گرمی نداشت. دل همان دل بود اما مست و بی پروا نبود. در دل بيدار خود جز بيم رسوايی نداشت. گرچه روزی همنشين جز با من رسوا نبود. در نگاه سرد او غوغای دل خاموش بود. برق چشمش را نشان از آتش سودا نبود. بهار دلنشین آمده سوی چمن. ای بهار آرزو بر سرم سایه فکن. گفته بودم چو بیایی .

Deltangi nAme digare inruz hAst vagti az inhame rahgozar yeki to nisti. ریحانه بعد از عمری می نویسه! سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام. دلتنگ بودم اومدم بگم که بازم هستم و نفس میکشم و بازم به یاد دوستان قدیمی به اینجا سر میزنم. تو این مدت خیلی چیزا تغییر کرده و اتفاقات زیادی افتاده اما من بازهم به یاد دوستان هستم و حسرت روزهای گذشته و با هم بودنامون رو هم می خورم. غرض عرض ادب و ارادت بود. من همیشه میام و نظرات و میخونما.

این وبلاگ به زودیه زود تعطیل خواهد شد. سه شنبه 26 مهر 1384. میریم سر پاسخ به ایمیها و كامنتها چون آفلاینها رو .

اس ام اس تفریحی جک خنده طنز خاطره. از امروز تصمیم گرفتم که یه مقدار تبادل لینک هم بکنم. دوستانی که می خوان تبادل لینک کنن با این وبلاگ. آمادگیشون رو توی بخش نظرات همین وبلاگ اعلام کنن. هفته ی دوم مهر بود رفتم سر کلاس . فیگور ادمای بد اخلاقو به خودم گرفتم. به خیال خودم که حساب کار دست بچه ها بیاد با کی طرفن.