با سلام تنها چیزی که می تونم بگم اینه که ترو خدا بدون نظر خارج نشید . پارتیشن اداری و تک جداره. با سلام خدمت شما دوستان عزیز من یک عاشقم که معشوقم یا بهتره بگم معشوقانم کامران هومن هستن . من در این وبلاگ به دلیل عشقی که به کامران هومن داشتم اسم شخصیت های داستانم رو که می نویسم کامران هومن میزارم و همینطور این داستان در ایران اتفاق افتاده و البته باید اضافه کنم این داستان ساخته ذهن خودمه و هیچ واقعیتی نداره پس شما زیاد جدی نگیرید و لطفا بدون نظر هم از وب من خارج نشید .

کسی دیگر نمی کوبد در این خانه ی متروک ویران را. کسی دیگر نمی پرسد چرا تنهای تنهایم. و من چون شمع میسوزم و دیگر هیچ چیز از من نمی ماند. و من گریان و نالانم و من تنهای تنهایم. درون کلبه ی خاموش خویش اما. کسی حال من غمگین نمی پرسد. ومن دریای پر اشکم که توفانی به دل دارم. درون سینه ی پر جوش خویش اما. کسی حال من تنها نمی پرسد. و من چون تک درخت زرد پاییزم. که هر دم با نسیمی میشود برگی جدا از او. و دیگر هیچ چیز از من نمی ماند.

رفقای باحال نیمه راه بعد امتحانا منتظر باشید با کلی مطلب جدید. اقایون نفهم نوشته ورود پسرا ممنوع واس چی میایین هان. دخملای عزیز از این جا میشه فهمید که اینا خیلی نفهمن راه دیگه شناسای نفهم ها. خواهشن ادب و احترام رعایت کنید و داشته باشید. خصوصا اق پسرا که ناجور میسوزن.