ﻓﺮﻫﺎﺩﺕ ﺑﻪ ﻋﺸﻖ ﺗﻮﺳﺮ ﺑﻪ ﮐﻮﻩ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﻭ ﺑﯿﺴﺘﻮﻥ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯾﺖ. ﻣﺮﺩﺍﻧﻪ ﻗﻠﺒﻢ ﺭﺍ ﮐﻨﺪﻭ ﺑﺎﺧﻮﺩﺵ ﺑﺮﺩ. من پر از واژه هایی هستم که روزی نمی توانستند شوق بودنت را وصف کنند حالا اما. واژه ها را می گردم. واژه ها را می گردم و می نویسم.

چهارشنبه بیست و سوم اسفند 1391. سلام به همه ی طرفدارای گله علی ضیا! امیدوارم که حالتون خوبه خوب باشه. من ویدا هستم و به همراه خواهره گلم شیما این وبلاگ رو برای آقا علی. حتما حتما نظر بدید به ما تا بتونیم وبمون رو سره پا نگه داریم . خیلی ممنون از همتون که سر میزنید.

کلبه ی عشق من و او. به کلبه ی عشق ما خوش آمدید. تقدیم ب عزیزترینم تو دنیا. زیباترین کلمه ای که میشه گفت یک دوستت دارم.

ای ترس تنهایی من اینجا چراغی روشنه. دوستای گلم مطلبایی رو که عنوانشون ستاره س نوشته های خودم هستن. خوشحال میشم نظرتونو درموردشون بدونم. سلام دوستان امید وارم مطالبی رو که می نویسم دوست داشته باشین. این نوشته های غمگینی که می نویسم صرفا به خاطر اینکه خوشم میاد. مرا تک و تنها رها کردی و رفتی.

زاهد و عجب و نماز و من و مستی. تا تو را خود ز میان با که عنایت باشد. نیست در شهر نگاری که دل ما ببرد. بختم ار یار شود رختم از اینجا ببرد. نقش ونگارکعبه نه مقصودشوق ماست. ای مست شبرو کیستی آیا مه من نیستی. گر نیستی پس چیستی ای همدم تنهای دل. آتش زهد و ریا خدمن دین.