Date Range
Date Range
Date Range
ÓÑäæÔÊ ÈíÒÇÑã ÇÒÊ ÏÑ ÍÇá ÈÇÑ ÐÇÑí ÇÓÊ! ÁØÝÇ ÊÇ ÈÇÑ ÐÇÑí Çãá ÕÝÍå ãäÊÙÑ ÈãÇäíÏ. اهل چالوسم و همین جا هم زندگی میکنم. امیدوارم از این وب خوشتون بیاد. ÊÑÌãå æÈ Èå 36 ÒÈÇä ÏäíÇ. à Çä æ Âí í ÂäáÇíä ÔãÇ æ ÊÚÏÇÏ ÈÇÒÏíÏ.
پوستر هاي فوق العاده زيبا از مجيد خراطها. 4 كليپ فوق العاده از كنسرت مجيد خراطها. آهنگ صوتي در كنسرت مجيد خراطها. ريميكس مجيد خراطها همراه چاوشي. هفته او ل اسفند ۱۳۸۸. هفته او ل بهمن ۱۳۸۸. هفته او ل آذر ۱۳۸۸.
عاغا اصن من با یه چیپس یا پفک خرذوق می شم و تا یکی دو ساعت دلم خوشه! تولدت مبارک میلاد عزیزم! امیدوارم 678 سال زندگی کنی! خیلی شیک و مجلسی. این بود جدی ترین پست این وبلاگ. الهی ادرکنی پاسنا و حافظا من مشروطی و فلجا استادی و انزل برفی من السما و لغوا امتحانی اللهم اجلس . از خودم گلایه دارم! من و دلم آبمان با هم توی یک جوب نمی رود! دلم زیادی حساس است! و من زیادی صادق! استتوس های فیس پوکی! .
سبد شعر را برداریم و پر احساس کنیم و به دوست هدیه کنیم. چه کسی پارو خواهد کرد. برف های زمستان امسال را. این زمستان را هم درو کنم. تا برسم ب بهار آیینه ی چشمان تو. که بارانش تمام قد ما را خیس کرد. هر روز که تو بیدار می شدی.
مشاعره ای به یاد جوانی. تحرکات داییان سفیانی در آخرالزمان.
حال و روزم خیلی خرابه. دنیا داره بد باهام تا میکنه. قرار نبود دل کسی شکسته بشه. قرار نبود باعث آزار یا زجر کسی بشم. خدایا هر قطره اشک از چشم هر بنده ت که بخاطر من ریخته شده. هر چیز یا هر کسی رو که دوست داشته باشی. ناگفته حرف هایم از حد تجاوز کرده. لب هایم در آرزوی سخنی و گوش هایم در انتظار شنیدن صدای همدمی.
شب هست و سکوت هست و سیاهی . من هستم و خدا هست و تنهایی. خونه تکونی دل و خاطرات خط خطی شده. آنچه از دل بر آید. کم کم که به عید نزدیک میشیم همینطور که به خونه تکونی خونه هامون مشغولیم و داریم گرد و غبار رو از رو وسایل ها میگیریم . چه خوب میشه یه خونه تکونی اساسی هم به دلهامون بدیم . بدها رواز دلهامون دور بریزیم خوبها رو یه جایگاه امنی براش پیدا کنیم یه گوشه از دلهامون . اونوقته میفهمیم زندگی کردن یعنی چی ! هرگاه به سویت .
پابگاهي براي دفاع از آزادي خواهان. Tuesday, December 28, 2010. Wednesday, December 22, 2010. احتمال آسیب دیدگی نخاعی مهندس محمد رضا صادقی در زندان اوین. 1548; نامبرده بر اثر ضربات شدید بازجویان و شک.
اين روزها كه نيستي وقتي آه ميكشم از نبودنت. هواي نامت تك تك سلولهايم را در آغوش مي گيرد. و همه هوايم بوي تو را مي گيرد. وقتي نيستي واژه هاي دلم مدام نامت را مي نوازد. و من واژه ها را در خواب آسمان مي پاشم. و به اشتياق بر اشكهاي روانم مي نويسمت. دور كه مي شوي از چشمانم. به جاي همه نمازهاي شكسته ام تو را مي خوانم. تو كه شانه هايت گاهواره اشك هاي بي تابم هست. سر بر شانه ات نفسهاي گرم تو كه به گونه هايم مي خورد. مرا مثل خواب كودكي ام آرام می كند. و اين بار مي خوابم. خوابي كه با حضورت معناي خوب رويا هاست.
توشوخی شوخی توچشمام نگاه کردی ومن جدی جدی گفتم دوست دارم. در روزهای تنهایی تنها نام تو ارام بخش خاطرم بود. من به یاد تو هر شب برایت چراغی روشن می گذارم. تا در شب های برفی راه خانه ام را گم نکنی و برای. پذیرایی از تو سبد سبد خاطره و محبت برایت روی میز. میگذارم و سیب های سبز و سرخ کال و رسیده را از. تک درخت عشقم برایت می چینم تا بفهی تمامی. وجودم از ان توست و حاضر هستم برایت تمامی جاده های. انکه باز هم به انتظارت در شبهای برفی بنشینم.