Date Range
Date Range
Date Range
عربده از هنجره هامون تا خون بپاچه بیرون. یه خواهش دوستانه دارم ازتون الکی الکی نظر ندید وبلاگو که کامل خوندید نظر بدید.
م اگه خواستید میتونید من از فهرست لینک هاتون حذف کنید واگرم نخواستید بذارید باشه اخه به احتمال ۵۰ درصدی تابستون دیگه بر میگردم من که هیچ کدومتون رو پاک نمیکنم چون دوستای خوبم هستین میخوام اگه کسی تا به امروز از دستم رنجیده منو ببخشه خواهش میکنم. من تو را خوب شناختم.
تنهایی مرا درک کنید! ممنون از این که اومدید و اپ های چرت منو خوندید. و معذرت از این که مزاحمتون شدم. برای همه ی دوستام ارزو های خوب دارم. بدی خوبی دیدین حلال کنید. همرو تک تک دارم از خودم جدا میکنم. دارم تقربیا از همه دور دورمیشم. جاهی که تنهای تنها باشم. راحت برای خودم بشینم و گریه کنم. گریه با صدای بلند بلند. هیچکس نمیفهمه که من چقدر. لحظه به لحظه تنها تر میشوم. لحظه به لحظه به مرگ نزدیک تر. خوشحالم به مرگ نزدیک میشم.
چون همسفر عشق شدی مرد سفر باش . هیچ عاشقی عاشقیو یاد نگرفته از کتاب . شمع خاموش - د ا ر ی و ش ی ه ا. خط های آشفته ذهن یک عدد من. هیچکس همراه نیست,تنهای اول. کسی تنهاییمو از من نمیدزده .
آنقدر انتظار را دوست داشتی که نگذاشتی تیر به ابتدا برسد. تنها الهه معبد یونان رویاهای من . اگر کسی تو را بشناسد دیگر هوس نمی کند یونان باستان را ببیند. صفر نمره واژه ی پولک دوزی شده ای بود که کاردستی دختر همسایه شد. دیگری بی من حل می شود. 4 قبل از ظهر نویسنده. به سراغ من اگر می آیید. پشت هیچستان رگ های هوا پر قاصد هایی است.
عشق به سوگند خدا چه زیباست. معجزه ای در من رخ می دهد. حتی همینقدر دور ! بی بهانه له خاطرم می آیی . شاید همین باشد معنی عزیز بودنت . کجایی ببینی که در شادترین روزهام. هنوز دل تنگ تو می شم. که با کسی در و دل نمی کنم. حرف آخر را می گویم.
جان من فدای خاک پاک میهن است. یکی از مطالبی که پست کردم درباره ی مجسمه فردوسی بود و کلی هم بد وبیراه گفتم به باعث و بانی هاش.
ﮔﺮﯾﺰﺍﻧﻢ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻣﺮﺩﻡ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻣﻦ. ﺑﻪ ﻇﺎﻫﺮ ﻫﻤﺪﻡ ﻭ ﯾﮑﺮﻧﮓ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﻭﻟﯽ ﺩﺭ ﺑﺎﻃﻦ ﺍﺯ ﻓﺮﻁ ﺣﻘﺎﺭﺕ. ﺑﻪ ﺩﺍﻣﺎﻧﻢ ﺩﻭ ﺻﺪ ﭘﯿﺮﺍﯾﻪ ﺑﺴﺘﻨﺪ. افسوس تنهایی ام را تنها قهوه ای تلخ به طعم دوری تو پر میکند هر روزها! ه یییی. هزار و سیصد و اسب. سال هزار و سیصد و اسب هم اومد. وقتی صبح میشود تو را که نه. قولم را فراموش میکنم! فکر یک بره .
ارسال شده توسط dust nini. پیوندهای مربوط به این پیام. و شب آهسته و خسته. اگر در روز گرما خیز تابستان. ارسال شده توسط dust nini.
و در عمق نبودنت محکم ایستاده ام ! نوشته شده در دوشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۲ ساعت توسط بانو. خسته شدم ازتوالی زندگیم ازین همه ماست مالی زندگیم انگارفقط سکوت انداخته اندبرروی نوارخالی زندگیم. ای پر از عاطفه در قحط محبت با من. کاش میشد بگشایی سر صحبت با من. هیچ کس نیست که تقسیم شود در اینجا.
بیا تا برایت بگویم چه اندازه تنهایی من بزرگ است. وحشی ها به دنبالم خواهند آمد. با نیزه های زهر آلود و تیر و کمان. عکسم روی همه دیوار ها چسبانده می شود. اثر انگشتم در تمام پاسگاه ها پخش می شود. به کسی می دهند که سر مرا برایشان ببرد. و آن روز مانند پرتقالی فلسطینی. بر دروازه ی شهر خواهند آویخت. روزی که نامت را بر برگ های گل ها نوشتم. همه بی سوادان در برابرم می ایستند. عثمانی ها با من مخالفند. درویش ها با من مخالفند.
دوستاني که تمايل به همکاري و. تبادل لوگو يا لينک دارند.
تو همانی هستی که بهار را برایم به ارمغان آوردی و من همانی هستم که به عشقت وفادار مانده ام و روزهای بی تو را در دفترم شمارش می کنم. به دل نگی ر اگر گاهی. زبانم از شکرت باز می ای ستد! کم می آورد در برابر بزرگی ات. لکنت می گیرند واژه هایم در برابرت.