وای که چقدر این ماهها تند تند دارن میگذرن. مدتها بود میخواستم بیام و از پیشرفتها و کارهای نازدونه ی همه چی تمومم بنویسم که وقت نشد. و الان دخترک 33 ماهه من . 26 تا از اعضای بدنش رو به زبان دوم میفهمه و درک میکنه و اسم میبره . چقدر قشنگن این روزای سخت زیبا. و چقدر با سرعت میگذرند این روزهای ناب مادرانه. وقتی به ما گوشزد میکند آموخته هایی رو که خودمان به او یاد دادیم و گاهی به فراموشی میسپاریم فقط و فقط سکوت میکنیم و میگوییم بله نفسم شما درست میگویی حق.

خاطرات فرشته اي از بهشت . 51 كنسرت علیرضا قرباني . 50 سومين يلداي گنجشگكم! 49 تو همرنگ تمام آرزوهاي مني . 48 تولد دو سالگیه پسر پاییزیه من! 47 دره تمشك و . 46 ماجراي دو پروژه ي مهم امروزاي من و پرهام . 45 امروز خورشيد درخشانتر و آسمان آبي تر است . 44 يك شب به ياد ماندني . 43 اين روزهاي تابستان . من و همسرم در اروپا. مامان سارا و آرام جون. مامان مهناز و آرميتا جون. مامان الهام و پرهام جون.

دوستت دارم عزیز دوست داشتنی مامان. باران که می بارد تو می آیی. بابای محدثه جون و محمد پارسا جون. اینو یه جا بنویس یادت نره! Normal 0 fal.

گیفت و هدایای ویژه برای عزیزانتان. چاپ عکس کودک روی پازل.

لک لک بادکنک یک هدیه تک. به نام خالق زیبائی و شادی. برگزاری جشن تولد تخصص ماست. ما برای شادی بخشیدن به دل های شما آمده ایم. از شروع تا پایان یک جشن در کنار شما هستیم. با سپردن برنامه ریزی جشن خود به ما در هزینه ها صرفه جوئی کنید. لک لک بادکنک یک هدیه تک. ما را در صفحه فیس بوک مان.

زمستون فصل تولد توست! ما اومدیم پر از اتفاقای خوب. اون که از گل بهتره. عاشقونه های من و مامانم. New day has com . پونه من نازنازیه همش به فکر بازیه. تپل مامان و باباشی . رازدونه های یه مامان برای دخترش .

ترنم جون دیروز 4 بهمن 93 اولین دندونش لق شد تا شروع ریختن دندون های شیری اش را جشن بگیرد . اونم نه یکی بلکه چند تا.

یک ماه و سه هفته تا اومدن پسر کوچولو باقی مونده. من و کیارش و بابا مرتضی داریم کم کم خونه رو برا اومدن فرشته کوچولومون آماده می کنیم. یه سری از خریدهاش رو انجام دادیم و جاسازی کردیم و بقیه اش رو هم تو روزای باقیمونده تموم می کنیم. در انتظار برادر كوچولو در اينور آبها.

29 تیر 94 هفتاد و پنج ماهگی گلپسرم. امروز 29 تیر 94 هفتاد و پنج ماهگی پارسا جونم هست تعطیلات عید فطر هم گذشت و ما فقط تونستیم پارسا را ببریم پارک ارم که خیلی هم بهش خوش گذشت. امروز سالروز زمینی شدن عمو و مادربزرگ عزیزمه که سال 89 در چنین روز در اون تصادف وحشتناک و به دلیل بی احتیاطی راننده ما را تنها گذاشتن ولی داغ بزرگی بر دل ما مونده.