Its JusT F0r You With All My L0vE. باران دوباره کوفتن آغاز کرده بود. ب ر شیشه های پنج ره کوچ ک اتاق. شب کور بود و پنج ره کور و ستاره کور. می سوخ ت در اج اق فروزان چ شم تو. رویای روز های خ وش و قصه های دور. برخ استی که حلقه کنی دست خویش را. ب ر گرد گردن م. اما دلم به گفتن ح رفی رضا نداد. تا پرسم این تویی و تو گویی که این منم. یک لحظه بی اشاره و یک لحظه بی سخن. یک لحظه در کنار هم و بی خبر زهم. بر شیشه های پنجره دیدگان تو.

اگر خاطرمان تنها شد طلب عش ق ز هر بی سرپایی نکنیم. چت روم خودمه تازه افتتاح شده. قدم همتون رو چشم خوشحال. میشم ب دوستانتون هم معرفیش کنید. و تو روم حضور پیدا کنید.

براي فرداهايي که فراموش مي کنيم. به قدر يک مشت . به قدر يک لبخند . تا فراموش نکنيم عاشق بوده ايم. تا عاشق بمانيم و عاشق بميريم . من مرضیه 18بهار از عمرم گذشته . همش میگم بهار چون متولد اردیبهشتم . اطلاعات بیشتر توی پروفایل هس . خدا يا از عشق امروزمون.

چه بی هوا هوای گریه دارم. باز کاغذام با تو خط خطی شد. خدا این حس و حال و دوست ندارم. باز خاطرات تو همین حوالیه. حالم همینه و یه چند سالیه. جز تو تمام شهر میدونن حالمو. مثل کبوترم که سنگ آدما شکسنه بالمو. این قلب بی قرار و از تو دارم. این حس انتظار و از تو دارم. اسمت هنوز دور گردنم هست. من این طناب دار و از تو دارم.

خیلی خوشحالم ک دوباره میتونم برگردم پیشتون. راستی داشت یادم میرفت خداروشکر همون رشته ای رو ک خواستم قبول شدمو. خیالم از این دانشگاه رفتنم راحت شد. راستشو بگم خیلی دلم واس بچهای وب تنگ شده. از بچهایم ک تو این مدت جواب کامنتاشونو ندادم شرمندم. امیدوارم ک بتونم جبران کنم.

فقط خودم و خودت و خودش. شرح غدیر و شام هجرت یادشان رفت. محراب کوفه امشب در موج خون نشسته.