Date Range
Date Range
Date Range
4نقطه نوری که نام او خودی است. نقطه نوری که نام او خودی است. زیر خاک ما شرار زندگی است. از محبت می شود پاینده تر. زنده تر سوزنده تر تابنده تر. فطرت او آتش اندوزد ز عشق. عالم افروزی بیاموزد ز عشق. عشق را از تیغ و خنجر باک نیست. اصل عشق از آب و باد و خاک نیست. در جهان هم صلح و هم پیکار عشق. آب حیوان تیغ جوهر دار عشق. از نگاه عشق خارا شق شود. عشق حق آخر سراپا حق شود. عاشقی آموز و محبوبی طلب. چشم نوحی قلب ایوبی طلب. کیمیا پیدا کن از مشت گلی. دخترک را چون نبی بی.
گذري بر آثار دكتر شريعتي و موسيقي سنتي ايران. نخوردن صبحانه خطر ابتلا به هیپوگلیسمی یا کاهش قند خون را افزایش میدهد. کاهش سطح حافظه بر اثر نخوردن صبحانه.
پس می خندیم و گریه رو از بین میبریم. خنده رو با با هیچ چیز عوض نکن. پس بخند و غم و غصه هارو از بین ببر. و از خودت دور کن. اگر گناه کردم و خدا منو نبخشید. منو از پرتگاه پرت کنه. ولی اگه کسی ناراحتم کنه. همون بهتر که برمو وارد پرتگاه شم. آهای تو که حرف از عش میزنی. و آخرش زیر پامو خالی میکنی.
בوست בآشت ن ی عنﮯ. اونﮯ ک ﮧ ا گ ﮧ ص ב ב فع ﮧ ه م. ه ربآر میگ ﮧ این ב فع ﮧ آخ ری ﮧ ک ﮧ. مﮯ ب خش م ت. و بآز م بآ ا خم میآב توﮮ. فاصله ای که با هیچ بهانه ای پر نمی شود. وقتی از تو می نویسم.
ღ نے نے و باباهے ღ. به لطف معبود پاییز و عشق و دل بستگے هم سفریم تا بهشت. معتقدم لذت و افزایش کیفیت زندگی آنی کسب نمیشه البته باید از هر ثانیش لذت برد اما ارزش و کیفیت ش با همین چیزاست که بالا می ره حتی بحث هایی که بین خودمون پیش میاد. عشقم ما الان توی فصل کاشت هستیم و با این زحمات مطمئنن برداشتمون غیر قابل تصوره.
حقیقت های تلخ عبرت زندگیه. چون از جنس کلام نیست.
لطفا چند لحظه منتظر بمانيد! ستاره ها را به ياد شبهاي پرستاره مي شمارم تا خواب مرا با خود به روياي او ببرد . لطفا با مرور گر فایر فاکس وارد بشوید. میخو اهم در دنیای آرام ت و. بعضے ها بوבه اند و بعضے. و خیلے ها هم بعבا مے آینב . اما من مے خواهم عزیز בل.
ღஜ ஜღیکی مثل هیچکسღஜ ஜღ. به وبلاگ من خوش آمدید. لطفا با نظرات خودتون به وبلاگ من رای بدید. همیشه منتظرتون هستم فراموشم نکنید. گرمای دستت مال من نیست. پا به پای دیگران راه می روی. زیرچتری که خودم به تو داده بودم . به همون خدایی که می پرستی.
Las plazas como contenedores sonoros de las ciudades. Lunes, 29 de abril de 2013. Cuenca es única, eso es lo que se ha dicho siempre y así lo creo yo. El domingo subimos a la Plaza Mayor para hacernos fotos con la pequeña y así recordar su primer viaje a Cuenca. Cuando estábamos paseando nos dimos cuenta del sonido de las gotas que caían desde los tejados, rebotando en las farolas, el empedrado de la calle y el agua de las alcantarillas.
شعر و شوکران در فلسفه وفا چنین آمده است دل بهر شکستن است بیهوده مرنج.
هواتو کردم من حیرون تو این روزا هواتو کردم. دلم میخوادت میخوام بیام تو آسمون دورت بگردم. هوایی میشم همون روزا که میبینم هوامو داری. میخوام بدونم تاکی میخوای ببینی و به روم نیاری. دلمو دست تو دادم من دلتنگ احساسی. نمی ذاری که تنها شم تو رو من خیلی حساسی. دلمو دست تو دارم دلمو آسمونی کن. همیشه مهربون بودی دوباره مهربونی کن. تو صدای دل تنهای منو شنیدی.
نميدانم تو را به اندازه ي نفسم دوست دارم. يا نفسم را به اندازه ي تو! نميدانم چون تو را دوست دارم نفس ميكشم. ذره ذره وجودم را . تولدت مبآرك همنفس عيدتون مبآرك. تولدت مبآرك عزيز شب و روز من. اسم اين حس و اين لحظه ها رو چي ميشه گذاشت.